نگاهی اجمالی به کتاب“ دخترکی که ابری به بزرگی برج ایفل را بلعیده بود سوّمین رمانی است که از رومن پوئرتولاس در ایران منتشر میشود. پوئرتولاس اینبار داستان مادری را شرح میدهد که برای رسیدن به دخترکش ناممکن را ممکن میکند. مادر که قول داده در روز مشخصی از فرانسه به سوی آفریقا و بیمارستانی پرواز کند که دخترک بیمارش در آن بستری است، ناگهان با مشکلی روبهرو میشود که هیچ چارهای برایش پیدا نمیکند. آتشفشانی قدیمی فوران کرده و دودهای ناشی از آن همه پروازهای فرودگاههای پاریس را لغو کرده است. استفاده از دیگر وسایل حمل و نقل نیز امکانپذیر نیست. مادر باید چه کند که سرِ وقت به دیدار دخترکش برسد و بدقول نشود؟ کاش میشد پرواز کند. فکر دیوانهواری است؟ برای دنیای پریوار و پُر قصه رومن پوئرتلاس اما اینگونه نیست! مادر با راهبی آشنا میشود که حرفهای عجیب و غریبی میزند و مدعی است کارهای ناممکنی میتواند انجام دهد. آیا او میتواند برای مسافر درمانده ما راهی بیابد؟
پوئرتولاس در این رمان که در وصف عشق مادرانه، قصه فداکاری همه مادران دنیا را به تصویر میکشد، مادرانی که حتی حاضرند از جان خود بگذرند تا آرزوهای کودکانشان را برآورده کنند. این رمان ادای دِینی است به مادرانی که خود و رؤیاهایشان را فراموش کردند تا لبخند بر لبهای کودکانشان بنشانند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب مادمازل شنل به قلم سی. دابلیو. گورتنر، روایتگر زندگی دختری بلندپرواز است که با بهرهگیری از مدلهای لباس مردانه و پیروی از طراحیهایی که در عین سادگی، خاص و گران قیمت بودند خیلی سریع به یکی از تاثیرگذارترین و جنجالیترین شخصیتهای دنیای مد در قرن 20 تبدیل شد.
سی. دابلیو. گورتنر (C. W Gortner) در کتاب مادمازل شنل (Mademoiselle Chanel) لحظات دشوار و چالشبرانگیز زندگی گابریل شنل یا همان کوکو شنل، زنی که شهرت و ثروت در تمام عمرش نتوانست اندوه بشریت را از دلش پاک کند را به تصویر کشیده است. شنل در فقر و نداری در یک منطقه روستایی متولد شد. او بعد از فوت مادرش سالهای نخستین کودکی را در یک پرورشگاه گذراند و در آنجا طرز استفاده از سوزن و نخ را یاد گرفت. پس از آن در کابارهها آواز خواند، خیاطی و کلاهدوزی کرد تا بالاخره یکی از مشهورترین طراحان مد در سراسر جهان و در تمام قرون و اعصار شد. ”