گاهی دروغ می‌گویم

کتاب صوتی

کتاب صوتی گاهی دروغ می‌گویم

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده آلیس فینی

من در کما هستم شوهرم دیگر مرا دوست ندارد

نام اصلی: Sometimes I Lie

ناشر: نشر آذرباد

سال چاپ: 1397

شابک:

دسته بندی: رمان/ پلیسی جنایی

خلاصه:

امبر در بیمارستان از خواب بیدار می شود. نمی تواند تکان بخورد. نمی تواندحرف بزند. نمی تواند چشم هایش را باز کند. او می تواند صدای هر کسی را در اطرافش بشنود؛ اما آنها از این موضوع کاملا بی خبرند. امبر به یاد نمی آورد که چه اتفاقی رخ داده؛ اما بر این شک است که این قضایا با شوهرش ارتباط دارد. با نوسانی که میان اتفاقات کنونی، وقایع یک هفته قبل از تصادف و خاطراتی مربوط به بیست سال پیش و دوران کودکی او صورت می گیرد.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار فروغ بهرامی
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی بخش D بخش D

فریدا مک فادن

کتاب صوتی دجله به حال تو ناله کند دجله به حال تو ناله کند

امیلی ین ملفتو

کتاب صوتی تدفین مادربزرگ تدفین مادربزرگ

گابریل گارسیا مارکز

کتاب صوتی گرگ بیابان گرگ بیابان

هرمان هسه

کتاب صوتی دزیره دزیره

آن ماری سلینکو

کتاب صوتی شیطان به قتل می‌رسد شیطان به قتل می‌رسد

آگاتا کریستی

تازه‌های ماه‌آوا

نگاهی اجمالی به کتاب

“ ماه واره#10 . . کتابهای هفته "فرزند پنجم" • #دوریس_لسینگ "اعتراف" • #لئو_تولستوی نشر ثالث نشر روزگار نو . شخصیت هفته #داستایفسکی . . معرفی موزیک #پاییر ”

دال دوست داشتننویسنده: حسین وحدانیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ حسین وحدانی در پی علاقه و پیگیری مخاطبان تصمیم گرفت این نوشته‌ها را در قالب کتاب منتشر کند تا افراد بیشتری بتوانند به این سبک از روایت‌های عاشقانه دسترسی داشته باشند. حسین وحدانی در این رابطه می‌گوید: «دیدم که انگار آدم‌هایی هستند که با خواندن این کلمات، حال بهتری پیدا می‌کنند. این را خودشان گفتند؛ در نامه‌ها و پیغام‌های‌شان. و گفتند که لحظه‌هایی بر آن‌ها گذاشته است که این کلمات به کمک‌شان آمده‌اند. و برایم نوشتند که گاهی با خواندن این کلمات، راحت‌تر نفس کشیده‌اند، راحت‌تر لبخند زده‌اند، راحت‌تر اشک ریخته‌اند، راحت‌تر خوابیده‌اند، راحت‌تر دوست داشته‌اند و راحت‌تر دوست داشته‌شده‌اند. و دیدم که زحمت بازنوشتن و آماده کردن یک کتاب، در برابر این همه، هیچ است.» در بخشی از کتاب دال دوست داشتن می‌خوانیم وقتی از بخشش حرف می‌زنیم، از چی حرف می‌زنیم؟ آیا هر جور بخشیدنی فضیلت است؟ آیا هر خطایی را می‌شود بخشید؟ من جعبه‌ای از میوه‌های تازه و سالم را در نظر می‌گیرم که ناگهان درمی‌یابیم یکی‌شان فاسد شده و گندیده است. شاید دورش بیندازیم، شاید هم نگهش داریم و شاید حتی بخوریمش. این انتخاب ماست؛ از سر اجبار یا اختیار. اما آیا می‌توانیم فاسد بودنش را انکار کنیم؟ آیا می‌شود بگوییم «این جعبه‌ میوه‌ی فاسدی ندارد» و خیال کنیم از مفهوم میوه‌ی سالم قلب ماهیت نکرده‌ایم؟ به یک اتومبیل فکر کنیم، وقتی ملتفت می‌شویم موتور آن به کل خراب است. می‌توانیم موتور را عوض نکنیم و منتظر باشیم یک روز در راه از کار بیفتد. یا می‌توانیم عوضش کنیم و با این کار هویت اتومبیل را به کلی تغییر دهیم: این اتومبیل دیگری هست. اما نمی‌توانیم خرابی موتور را نادیده بگیریم و بر او «ببخشیم». این جا مفهوم بخشش بی‌معناست. فقط یک شعار بزک کرده و خوش آب و رنگ و البته فاقد ارزش است، چون این جا «بخشیدن، ماهیت آن چه را می‌خواهیم ببخشیم، تغییر می‌دهد». بله، بخشش فضیلت است و نشان از بزرگواری و مهربانی دارد؛ انگار. اما گاهی بخشیدن محبوب، امضای حکم پایان اوست. تبدیل کردن اوست به موجودی که بود و نبودش فرقی ندارد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools