راز و رمز آماده‌سازی ذهنی

کتاب صوتی

کتاب صوتی راز و رمز آماده‌سازی ذهنی

کتاب صوتی راز و رمز آماده‌سازی ذهنی

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

ذهنی برنده داشته باشیم

نام اصلی:

ناشر: نشر ققنوس

سال چاپ: 1400

شابک:

خلاصه:

بسیاری از ما در محیط کار و زندگی شخصی از خود می‌پرسیم چه کار کنیم که مثل برنده‌ها فکر کنیم و خود را برای آینده آماده سازیم. ما نیز همچون ورزشکاران حرفه‌ای باید اهداف خود را تعیین کنیم، با موانع رو به رو شویم و تلاش کنیم در رفع آن‌ها بکوشیم.
کتاب راز و رمز آماده‌سازی ذهنی، با الهام از روش‌های آماده‌سازی قهرمانان ورزشی به شما کمک می‌کند تا ذهن خود را تقویت و قابلیت‌های خود را فعال کنید و به پیروزی دست یابید.
سباستین توماس، نویسند? این کتاب، بیش از چهارده سال است که با ورزشکاران رده بالا و همچنین مربیان، در زمین? آماده‌سازی ذهن کار می‌کند. دیدگاه‌های او دربار? مدیریت و پیشبرد ذهن، موفقیت‌آمیز بوده و در بسیاری زمینه‌ها کاربرد عملی دارد.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار میلاد رحیمی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 4 ساعت و 13 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب صوتی "مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است" آخرین مراحل تولید خود را در ماه آوا می گذراند و به زودی با صدای رضا عمرانی در اختیار علاقمندان قرار می گیرد. فردریک بکمن برای کتابخوان های ایرانی نامی آشناست. اغراق نیست اگر او را پدیده ی این سال های بازار کتاب در جهان بدانیم. رمان جذاب "مادربزرگ سلام رساند و گفت متاسف است" که توسط نشر نون به مخاطبان فارسی زبان ارائه شده روایت گر یکی از مهمترین حقوق انسانی یعنی حق متفاوت بودن است. ”

و چشم‌هایش کهربایی بودنویسنده: مهری بهرامیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ و چشم‌هایش کهربایی بود رمانی است که از دریچه‌ای نو و با دیدی خلاقانه به تقابل میان «هستی و نیستی» می‌پردازد. رمانی که راویانش یگانه و منحصربه‌فردند. تسبیح میان دستان هاشم، چادر مشکی زهره، موازییک‌های کف حیاط، انگشتر و جنینی که از زهدان مادر رانده شده، هر یک به تنهایی جهانی تکان‌دهنده را به تصویر می‌کشند و روایتگر ترس‌ها، تشویش‌ها، آرزوها و ناکامی‌های آدم‌های درون داستان‌اند... . در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: از همین‌جا پیداست و می‌بینمش زن چشم عسلی را. خودش است، مثل همیشه کتابی در دست دارد و پشت به ما ایستاده است کنار درخت. تا برسیم نزدیک، همان‌طور که توی هوا می‌چرخم زن هم می‌چرخد انگار و درخت هم وارونه می‌شود. چقدر قد کشیده است این درخت. چرخ که می‌زنم. درختِ وارونه ریشه‌هایش توی هوا می‌ماند. سه هزار و بیست و سه سال پیش است انگار و من می‌خواهم از ریشه‌ها خودم را برسانم به تنه درخت. خودم را برسانم به یک زخم عمیق. هاشم مکث می‌کند دیگر نمی‌چرخاندم، شاید یادش افتاده که نخم نازک شده است. درخت می‌ماند همان‌جا و زن چشم عسلی هم. زن رو برمی‌گرداند و انعکاس رنگ مهره‌هام توی عسلی چشم‌هاش بی‌قرارم می‌کند... . ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools