نگاهی اجمالی به کتاب“ اگر شما در کنار مادری بیمهر، سختگیر، نادان و دارای مشکلات شخصیتی پرورش یافته باشید، میراث روانی و رفتاری بهجا مانده از او، همواره چون سایهای در مشکلاتی که روزانه با آنها مواجه هستید، حضور دارد. به همین منوال آثار این آسیبها در روابط عاطفی یا دوستانهتان با دیگران نیز آشکار است و همچنین در مسیر پرورش اعتمادبهنفس و احترام به خود، مخل راه شما میشود. من درک میکنم که شما ممکن است ناامید، دلسرد، مأیوس و سردرگم باشید، اما در این کتاب با یکدیگر درمورد مسائلی چون اعتمادبهنفس و احساس دوست داشتنیبودنِ از کف رفتهی شما کار میکنیم تا آنها را بیتعارف بررسی و ریشهیابی کنیم. این کتاب قدمبهقدم شما را هدایت خواهد کرد تا واقعگرایانه رابطهی خود را با مادرتان و خودتان بازسازی کنید و بتوانید زخمهایی را که اینهمه درد و آسیب برای شما به همراه داشته است، تشخیص دهید و درمان کنید. در ابتدا باهم نگاهی نزدیک و صادقانه به رفتارهای غلط مادرتان و تأثیری که در شما داشته است، میاندازیم و همچنان که جلو میرویم، الگوهای رفتاری او و همینطور شما را بررسی میکنیم. شما در این کتاب راهکارهای مؤثر را میآموزید که موجب تغییر و تحول در آندسته از باورها و رفتارهای شما میشود که نقش بازدارنده را در زندگیتان دارد. این کتاب به شما کمک خواهد کرد- شاید برای اولینبار ـ که درک درستی از عشق پدرومادر یا هر فرد دیگری در زندگیتان بهدست آورید و این ملاک و محکی قدرتمند و قابل اعتماد در دستان شما برای بازسازی زندگی و تصمیمگیریهای شما خواهد شد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتابی که اکنون نسخهی صوتی آن پیش روی شما قرار دارد، هفتمین قسمت از مجموعهی خاطرات خونآشام است که تحت عنوان بازگشت نیمه شب منتشر شده است. خاطرات خون آشام - جلد هفتم: بازگشت نیمه شب که برای نخستین بار در سال 2011 روانهی بازار شد، در زمرهی آثار پرفروش نیویورک تایمز قرار دارد.
النا گیلبرت از تاریکی بازگشته و موفق شده است دوستپسر خونآشام خود، استفان سالواتوره را با موفقیت از زندان آزاد کند. نجات استفان یک پیامد بعید با خود به همراه داشته است: برادر خونآشام او که رأس سوم این مثلث عشقی پرماجرا محسوب میشود، به موجودی فانی تبدیل شده و نامیرایی خود را از دست داده است. در این قسمت نیز، در حالی که این سه نفر پیچ و تابها و بزنگاههای هولناکی را پشت سر می گذرند، کماکان باید با شیاطینی که زادگاه النا، یعنی شهر کوچک فلس چرچ را تسخیر کردهاند، مقابله کنند. نبردی هولناک که النا، استفان و دیمن را به تاریکترین لحظات زندگیشان رهنمود میسازد... ”