نگاهی اجمالی به کتاب“ مارتا کیست؟ دومین رمان ماریانا گاپوننکو، شاعر و نویسنده اوکراینی است. این رمان در سال 2012 منتشر شد که با استقبال بسیار زیادی مواجه شد. نویسنده برای خلق این اثر دو جایزه ادبی معتبر آدِلبرت فون شامیسو و آلفا را از آن خود کرد. این اثر حتی در سال 2016 هم در فهرست کتابهای پرفروش سال قرار گرفت.
این رمان داستان پرندهشناسی نودوششساله است که خبر مرگ قریبالوقوعش را دریافت میکند و تصمیم میگیرد آخرین روزهای عمرش را در یکی از مجللترین هتلهای دنیا سپری کند.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
سرد است عشق. عشق سرد است. ولی در قبر میسوزیم، ذوب و به طلا تبدیل میشویم... لوادسکی منتظر جاری شدن اشکهایش شد. ولی اشکی نیامد. با وجود این، صورتش را پاک کرد. چه چندشآور!
همین چند لحظه قبل تلفن را بهتزده قطع کرده بود. اگر آنچه از صدای نفس کشیدن پزشک خانوادگیاش احساس میشد بیقراری نبود، پس چه بود؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ اسکار فلدمن، نقاش اهل نیویورک و متعلق به نسل افسانه ای دهه های چهل و پنجاه میلادی بود. اما او برخلاف نقاشی های انتزاعی پولاک و روتکو، فقط به یک موضوع می پرداخت. با مرگ اسکار در سال 2001، همسرش آبیگیل، پسری مبتلا به اوتیسم و خواهرش ماکسین[که خودش یک نقاش انتزاعی شناخته شده بود]مجبور می شوند بدون او به زندگی ادامه دهند. چیزی که هیچ کس از آن اطلاعی ندارد، این است که اسکار، زندگی ای کاملا مخفی به همراه معشوقه ی دیرینه اش، تدی سنت کلود، و دخترهای دوقلویشان در بروکلین داشته است. تدی در جایی از داستان درباره ی اسکار می گوید: «نمی توانست بدون زنی در کنارش زندگی کند. این موضوع برای او، مثل آب برای گیاه بود.» اکنون دو عکاس، برای پوشش خبری زندگی اسکار فلدمن با هم رقابت می کنند و آبیگیل، ماکسین و تدی، شانس این را دارند که از زندگی و تجارب شخصی شان با اسکار، سخن بگویند. ”