نگاهی اجمالی به کتاب“ «خوان داوید نازیو» مرگ و فقدان انسانی که عشق ما نثار اوست را به از دست دادن عضوی از بدنمان تعبیر میکند؛ ازدست شدن او گویی ازدستشدن دست یا پایمان است! با همان فروپاشی عصبی و تجربهای شبیه به همان دردی که آدمی ممکن است هنگام ازدست دادن دست یا پایش احساس کند. حال تصور کنیم اگر پیش از آنکه بهواقع دست یا پایمان را ازدست بدهیم، از قریبالوقوع بودن این مهم، این فقدان، مطلع شویم، وضعیت ما چهگونه خواهد بود؟! ما چهگونه با ناپدید شدن عضوی از بدنمان، بخشی از جانمان و درد نامتصور این ناپدیدشدن در روح و جسممان، مواجه میشویم؟ ماجرای کتاب «مسئلهی مرگ و زندگی» نوشتهی «اروین یالوم» و «مریلین یالوم» از پیشآگاهی نویسندگانش از این موضوع شروع شده است. مریلین به سرطان دچار میشود و مرگش حتمیست. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ تمامی استادان و خردمندان حوزهی معنویت و خودآگاهی، از ما میخواهند به جای سالها جستوجو در دنیای بیرون و کشف عوامل خوشبختی، کمی هم به دنیای درون مشغول شویم. شکی نیست که آشنایی با چیستی دنیا تنها در گرو شناخت خودمان است. تنها در این حالت است که در کوتاهترین زمان، بینشی عمیق، پایدار و نامتزلزل درمورد هستی خواهیم یافت. بااینحال، هنوز چگونگی خودشناسی و کنکاش جهان درون، برای بسیاری از ما ناشناخته و شاید غیرممکن به نظر بیاید. موجی، از برجستهترین عارفان معاصر، با نگارش کتاب وسیعتر از آسمان، عظیمتر از فضا راه دستیابی به خودآگاهی را به ما نشان داده است.
نویسنده به شما یادآوری میکند که برای درک آگاهی معنوی، نیازی به «یادگیری» نیست. بله، اینجا دیگر کلاس درس نیست که بخواهیم نکاتی دیکتهشده از سوی معلم را فرا بگیریم و بدون حلاجیکردن این آموزهها، صرفاً آنها را به ذهن بسپاریم. برای شناخت خود و کل هستی، تنها به یک آینه نیاز داریم که روبهروی آن بنشینیم و تمامی پرسشهای هستیشناختی و انسانشناسانهی خود را از همان کسی بپرسیم که از درون آینه به ما مینگرد. پاسخ همهی سؤالات و منبع جامع دانشها، خود شمایید. ”