نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب پیش رو راوی داستان جوانی است که از 16 سالگی در شهر کار می کند. او تعمیرکار لوازم خانگی است و با درنظر گرفتن وضعیت اقتصادی آلمان پس از جنگ دوم جهانی، درآمد خوبی دارد. کل داستان مربوط به یک روز ابتدای هفته (دوشنبه) است؛ روزی تمام ناشدنی که در انتهای داستان هنوز چند ساعتی از آن باقی است! صبح روز دوشنبه تلگرامی از پدرش میرسد که هدویگ دختر مدیر مدرسه (همکار پدر) برای ادامه تحصیل به شهر میآید و فندریش میبایست به ایستگاه راه آهن برود و او را با رعایت ادب به آپارتمانی که قبلن برای او اجاره کردهاست برساند. او با کمی نارضایتی تن به این کار میدهد اما مواجهه او با هدویگ تاثیر عجیبی روی او میگذارد به نحوی که…. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در این نمایش کمدی با دو شخصیت کاملا متفاوت روبرو هستیم.دکتر فرانک،که مردی میانسال است و بطور غیرقانونی کار طبابت میکند و دیگری آنتونی،جوانی بیست و سه چهار ساله که بدون اطلاع از پیشینه دکتر فرانک نزد او میآید.آنتونی که از نوعی اختلال روانی رنج میبرد ابتدا با اعتماد کامل خود را به دکتر فرانک میسپارد اما رفته رفته و در طی مداوا وضعیت مضحک و خنده آوری بین این دو مرد شکل میگیرد که نهایتا به درگیری میانجامد. ”