نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب افکارتان را تغییر دهید تا زندگیتان تغییر کند اثر برایان تریسی نشان میدهد که چگونه میتوانید منابع شگفتانگیز درونی خود را کشف کنید و قدرتهای باورنکردنی خود را آزاد کنید. با مطالعه این کتاب یاد میگیرید که چگونه تمام مردم و منابع مورد نیاز خود را برای رسیدن به هر هدفی که برای خود تعیین کردهاید به سوی زندگی خود جذب کنید.
اگر آمادهاید تا خود را به سطح عالی عظمت برسانید و به نتایج شگفتانگیزی دست یابید، نقشه راهنمای درست و مناسب در دست شماست، DNA (دی. ان. اِی) آینده شما در مقابلتان قرار دارد. تنها وسیلهای که برای خلق آیندهای شگفتانگیز برای خود به آن نیاز دارید، مطالعه این کتاب و تصمیمگیری درباره چگونگی بهکارگیری آن در زندگی خود، برنامهریزی و سپس حرکت و ادامه زندگی خوشبینانه و اجرای دستورات این کتاب است.
وقتی با به کارگیری مفاهیم و نظرات جدید در زمینه کاری به نتایج جدید و بهتری دست مییابید شگفتزده میشوید. این موارد، همان مفاهیمی هستند که همه میلیونرهای خودساخته و افراد برنده عصر ما و رهبران موفق در هر زمینه آنها را به کار بستهاند.
در کتاب افکارتان را تغییر دهید تا زندگیتان تغییر کند، روند مرحله به مرحله موفقیت عظیمی را میآموزید که در نهایت بسیار آسان و بیزحمت آن را به کار میبندید. این استراتژی موفقیت آن چنان منطقی و جذاب و آن قدر کامل و جامع و سودمند است که همچون راه میانبری در عملکرد شخصی شما مؤثر است. اگر میخواهید درباره موضوعی بیندیشید، بزرگ بیندیشید تا نتایج عظیمی به دست آورید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان هولناک طلوع هورد با سارگراس آغاز میشود، یکی از تایتانهای قدرتمند جهان وارکرفت و خالق لژیون سوزان که سرزمینهای بسیاری را با دیوانگیاش به آتش کشید. کتاب صوتی وارکرفت: طلوع هورد از کریستی گلدن با دیدار او و سه رهبر نژاد اِرِدار آغاز میشود. وِلِن، کیل جیدن و آرکیماند در کنار هم بر سیارهی آرگوس حکمرانی میکردند و مردمشان از قدرتی وصفناپذیر برخوردار بودند. درواقع همین تواناییهای عظیم نژاد آنها بود که تایتانِ طمعکار را به آنجا کشاند چون باور داشت با کمک اِرِدارها میتواند سرانجام بر آزروث غلبه کند.
سارگراس به حاکمان آرگوس قدرت، خرد و بزرگی را پیشنهاد داد و در مقابل از آنها خواست به لژیون سوزان ملحق شوند. آرکیماند و کیل جیدن مفتون تصویری شدند که او از آینده برایشان مجسم کرده بود اما وِلِن در مکاشفهای به دروغ تایتان پی برد. این رهبر محتاط نمیتوانست نیت نیک سارگراس را باور کند و رویای خود را با دوستان قدیمیاش درمیان گذاشت، که البته بیفایده بود. در نهایت وِلِن با کمک نیرویی بیگانه اما خیرخواه موفق شد با همراهی تعدادی از اِرِدار پاکسرشت از آرگوس فرار کند. رفتن او درد و خشم آتشینی را در وجود کیل جیدن برپا کرد و رهبر جسور با یاری گرفتن از سارگراس، راهی سفری طولانی برای تعقیب دوست قدیمیاش شد... . ”