هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

کتاب صوتی

کتاب صوتی هیچ ملاقاتی تصادفی نیست

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی: No Encounter is by Chance

ناشر: نشر نسل نواندیش

سال چاپ: 1398

شابک:

خلاصه:

در مقابل تغییراتی که زندگی برایت پیش می‌آورد مقاومت نکن، تسلیم باش! هاکان منگوچ در کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست، شما را به سرسپردگی و تسلیم در برابر تقدیر و سرنوشت دعوت و توصیه می‌کند از راه‌های جدیدی که زندگی پیش پایتان می‌گذارد استقبال کنید.
داستان کتاب هیچ ملاقاتی تصادفی نیست سفر دور و دراز یک صوفی جوان و دوست همراهش را برای پیدا کردن هدف زندگی‌شان روایت می‌کند. آن‌ها بدون آنکه چیزی با خود داشته باشند در جست‌وجوی آنی بودند که نمی‌دانستند چیست و تنها به توشه‌ای که روزانه نصیبشان می‌شد دلخوش بودند. آن دو جز ایمان و باور به خدا چیزی ندارند. در این سفر پرماجرا، آن‌ها با برخوردهای اعجاب‌انگیز و اتفاقات فوق‌العاده‌ای مواجه می‌شوند که به آنان کمک می‌کند زاویه دید جدیدی برای هر تصمیم خود بیابند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس سروش اعتصامی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 7 ساعت و 5 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

نگاهی اجمالی به کتاب

“ جنازه ی سریوستاس در کاخ اقامتگاهش پیدا شده است در حالیکه با جسم سنگینی سرش متلاشی شده وهمسر او لیدی براکنستال نیز در وضعیت روحی نامناسبی به سر می‌برد .کارآگاه جوان هاپکینز که مسئول پیگیری پرونده‌ی این جنایت است از هولمز درخواست می‌کند برای یافتن قاتل یا قاتلین خود را در اسرع وقت به کاخ ابی گرنج برساند. ”

و چشم‌هایش کهربایی بودنویسنده: مهری بهرامیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ و چشم‌هایش کهربایی بود رمانی است که از دریچه‌ای نو و با دیدی خلاقانه به تقابل میان «هستی و نیستی» می‌پردازد. رمانی که راویانش یگانه و منحصربه‌فردند. تسبیح میان دستان هاشم، چادر مشکی زهره، موازییک‌های کف حیاط، انگشتر و جنینی که از زهدان مادر رانده شده، هر یک به تنهایی جهانی تکان‌دهنده را به تصویر می‌کشند و روایتگر ترس‌ها، تشویش‌ها، آرزوها و ناکامی‌های آدم‌های درون داستان‌اند... . در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: از همین‌جا پیداست و می‌بینمش زن چشم عسلی را. خودش است، مثل همیشه کتابی در دست دارد و پشت به ما ایستاده است کنار درخت. تا برسیم نزدیک، همان‌طور که توی هوا می‌چرخم زن هم می‌چرخد انگار و درخت هم وارونه می‌شود. چقدر قد کشیده است این درخت. چرخ که می‌زنم. درختِ وارونه ریشه‌هایش توی هوا می‌ماند. سه هزار و بیست و سه سال پیش است انگار و من می‌خواهم از ریشه‌ها خودم را برسانم به تنه درخت. خودم را برسانم به یک زخم عمیق. هاشم مکث می‌کند دیگر نمی‌چرخاندم، شاید یادش افتاده که نخم نازک شده است. درخت می‌ماند همان‌جا و زن چشم عسلی هم. زن رو برمی‌گرداند و انعکاس رنگ مهره‌هام توی عسلی چشم‌هاش بی‌قرارم می‌کند... . ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools