ماهواره شماره 11

هفته نامه صوتی

هفته نامه صوتی ماهواره شماره 11

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

نام اصلی: Maahvare #11

ناشر: نشر سپید ماه آوا

خلاصه:

ماه واره#11
.


از کانال تلگرام ماه آوا بشنوید
Https://t.me/Maahava

.
.

کتابهای هفته
"کِلود ولگرد" • #ویکتور_هوگو
"
ناپلئون" • #فیلیکس_مارکم

نشر نگاه
نشر ثالث

.

شخصیت هفته
#گابرییلگارسیامارکز
.
.

معرفی موزیک

#تبخیر_سطحی

بشنوید:

هنرمندان:

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

تازه‌های ماه‌آوا

راه به قدم های تو روشن می شودنویسنده: هاکان منگوچRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ از همان لحظه که به‌عنوان انسان پا به این جهان پرسروصدا گذاشتیم، فکرها و استدلال‌های گوناگون هم با ما به این جهان قدم گذاشتند. همین فکرها که البته خیلی از مواقع به کمکمان آمده‌اند، گاهی به دشمن درجه‌یک ما بدل می‌شوند. می‌خواهیم کار جدیدی را شروع کنیم اما موانع ذهنی خودساخته، جلوی ما را می‌گیرند. همه چیز در امن و امان است اما نگرانی‌های گوناگون به ذهنمان هجوم می‌آورند که مبادا خطری در راه باشد. خب، می‌بینید که دستگاه پرقدرت مغزمان همیشه در حال فعالیت است اما این پرکاری گاهی به ضرر ما تمام می‌شود. بله، آرامش، شادی و رضایت از زندگی در جدال با افکار بیهوده و اضطراب‌ها شکست خورده و برای همیشه ما را تنها می‌گذارند. هاکان منگوچ که می‌توان او را از صوفیان مدرن دانست با تعمق در ابیات مولوی و سیر در اندیشه‌های بی‌کران این شاعر، آثاری را تألیف کرده که از پرطرفدارترین کتاب‌های روانشناسی هستند. ”

راز پرونده مختومهنویسنده: آگاتا کریستیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ در این رمان صوتی، پوارو را می‌بینیم که چون خونسردانه و با خشن‌ترین و بی‌رحم‌ترین تبهکاران و جنایتکاران دست‌وپنجه نرم کرده بود، به خودش مغرور و مطمئن می‌شود. او در مقایسه با بسیاری از مردان تنومند، قوی و ورزیده‌دل، جرئت بیش‌تری دارد و در این مورد به‌خصوص، خودش را از خیلی‌ها برتر می‌داند، ولی حتی در زندگی آدم‌های شجاع و بی‌باکی مثل هرکول پوارو نیز لحظاتی وجود دارد که عجز و ناتوانی، سرتاپای وجود آن‌ها را فرا می‌گیرد. پوارو، در این رمان، در مطب آقای دکتر مورلی، یکی از سرشناس‌ترین دندانپزشکان لندن که جثه و هیکلش شاید نصف هرکول پوارو هم نمی‌شد، حس می‌کرد پاهایش آن‌قدر ضعیف شده که به‌سختی می‌تواند هیکلش را تحمل کند. او نگاهی به صندلی دندانپزشکی انداخت و بدنش به لرزه درآمد؛ گویی به صندلی اعدام خیره شده باشد. پوارو مانند مرده‌ای متحرک به طرف آن صندلی روان شد. هرکول پوارو، قهرمان شکست‌ناپذیر مبارزه با تبهکاران، از صندلی بی‌جان و بی‌تحرک دندانپزشکی می‌ترسید؛ خیلی هم می‌ترسید. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools