نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب شاه کلید ثروت با وصیتنامهی «دیل کارنگی» یکی از تاثیرگذارترین افراد آمریکا آغاز میشود: «من بخش هنگفتتر دارایی و ثروتم را که دربرگیرندهی فلسفهی موفقیت فردی است و همهی ثروتم را از طریق آن به دست آوردهام، به عنوان میراث به مردم آمریکا تقدیم میکند». دیل کارنگی از تمایل ذاتی انسان برای به دست آوردن بدون از دست دادن و زحمت کشیدن آگاه بوده است، تصمیم گرفت روشی نو و ارزشمند برای توزیع فلسفهی ثروت خود برگزیند.
ناپلئون هیل از وصیتنامهی دیل کارنگی الهام گرفته و این کتاب را به نگارش درآورده است. او در این اثر 12 ثروت زندگی را معرفی میکند که اغلب نادیده گرفته میشود، ثروتهایی مثل عشق، سلامتی، دوستان و روابط موفق. در این کتاب ناپلئون هیل اصول موفقیت و دستیابی به ثروت را در میان ثروتمندان مورد بررسی قرار داده است و اصولی مشترک را میان همهی آنها مشاهده کرده است. بنابراین راه کسب موفقیت را کسانی پیدا میکنند که شاه کلید آن را در درست دارند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ در کتاب درنگ مرگ، اثر ژوزه ساراماگو، داستان از جایی شروع میشود که مرگ سراغ افراد یک سرزمین نمیرود و تا مدتی هیچ مرگی در محدوده جغرافیایی سرزمین مورد بحث گزارش نمیشود.
این مساله با واکنشها و محاسبات تازهای همراه است. نگاه طنزآمیز نویسنده به دست و پا زدن انسانی که ناگهان پس از تاریخی سرشار از کلیشه نابودی و مرگ، به بیمرگی دستیافته است، اما در این بیمرگی کاملاً منفعل است؛ فضای جالبی در داستان میآفریند. پس از مدتی مرگ تصمیم میگیرد به میان انسانها برگردد، از اینجا به بعد مرگ شخصیتی از شخصیتهای داستان میشود که با فرستادن نامههای بنفش رنگ، موعد مرگ انسانها را به اطلاع آنها میرساند. دوباره انسان منفعل به دست و پا میافتد و اینبار شکل تازهای از تحیر انسان در وضعیت تازهای که در ایجاد آن دخالتی ندارد، به چشم میآید. ساراماگو که با درازگوییهای گاه ملالآور همه چیز را موقعیت نهایی فراهم میکند، ناگهان مرگ را در وضعیت تازهای قرار میدهد؛ این بار مرگ منفعل میشود، چرا که نامههای بنفش رنگ یکی از کسانی که موعد مرگش فرارسیده است، برگشت میخورد.
ژوزه ساراماگو (Jose Saramago) نخستین نویسندهی پرتغالیست که برنده جایزه نوبل ادبیات شده است. آثار او در زمره برترینهای جهان قرار دارد. رمانهای کوری و بینایی از جمله کتابهای برتر این نویسنده و مکمل هم هستند. کوری و بینایی هر دو از بیماری معنوی سخن میگویند که فهم بشر را از شناخت نادرست واقعیات نشان میدهند. ”