نگاهی اجمالی به کتاب“ در این کتاب اسکات و لیومور از این حرف میزنند که چگونه میتوان با ایجاد تغییر در برنامه روتین روزانه شرایط خودتان را ارتقا دهید و توقعات و انتظارات خود را به بهترین شکل برآورده کنید. چیزی که این دو نویسنده بر آن تاکید دارند این است که برنامهی روزانهی شما باید بر اساس خصوصیات شخصی خودتان باشد و اگر فردی هستید که کار کردن در شب بیشترین بازدهی را برای شما دارد، لازم نیست خودتان را مجبور کنید پنج صبح از خواب بیدار شوید. برنامهی شما باید چیزی باشد که بتوانید انطباق لازم را با آن داشته باشید و بتوانید همیشه به آن پایبند بمانید. در حقیقت توقع عجیبی از خود نداشته باشید بلکه سعی کنید خودتان را بپذیرید، نسبت به خودتان حس همدلی داشته باشید و آنچه هستید را کمی بهتر کنید.
فاکتور جالب دیگری که این کتاب از آن صحبت میکند قانون 80/20 است. طبق این موضوع شما باید تأثیرگذارترین کارها را اول انجام دهید یعنی 80 درصد نتایج شما تنها به 20 درصد از تلاش شما وابسته است. حال اگر شما این قانون را در شش حوزهی اصلی زندگی یعنی، خواب، خوردن، ورزش، کار، تفریح و فعالیتهای روتین زندگی خود به کار ببرید تأثیری که در مجموع خواهید دید فوقالعاده خواهد بود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ خالکوب آشوویتس سندی خارق العاده است که هفتاد سال پس از حوادثی که شرحش رفته است به دستمان رسیده و نهیبمان می زند، چگونه بسیاری داستان ها تا ابد ناگفته می مانند. به یادمان می آورد که هر یک از قربانیان بی شمار هولوکاست آدمی بوده با داستانی یگانه... و این قصه، قصه ای است یکتا، حتی با معیارهای قصه های هولکاست- با داستانی موثر، جسور و روحیه بخش و البته پنجره ای گشوده به یکی از وحشتناک ترین حوادث تاریخ بشر.
هدر موریس در این کتاب داستان لالی را با وقار و خودداری تعریف می کند، هرگز اجازه نی دهد صدای خودش در آن رخنه کند، همچنین نمی گذارد داستان عشق بر بافت بزرگتر آن یعنی دربدری، آسیب روانی و بقا چیره شود.
خالکوب آشوویتس داستانی است درباره هستی پهلو به پهلوی غایت رفتار بشر: خشونت حساب شده در کنار رفتارهای پیش بینی نشده و عاری از خودخواهی عشق. ”