نگاهی اجمالی به کتاب“ زینیا زن بینظیری است؛ اما این بینظیری به سود رز، کرز و تونی نیست؛ زنانی که دلنشینترین بهانههای هستی خود را بر سر آشنایی با این زنِ باهوش و زیبا میگذارند. حاصل اعتماد این سه زن به زینیا، زنی که بیقیدانه بداندیش است و دلفریبانه زیبا، زخم مشترکی است که با مرگ زینیا تسکینی ناچیز یافته است. و اکنون زینیا هر چند درگذشته است اما ناگهان ظاهر شده، شاید برای آن که همچنان ویرانی به بار آورد ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ چخوف نه با بیان صریح، بلکه بهوسیله نمایش، ماجراها، ساختمان و موضوع داستان به خواننده میگوید:
چه ترسی داری از این که آدم با شخصیتی باشی؟
چرا در برابر زیردستان مغرور و بیاعتنایی؟
آیا نیکبختی فقط در رتبه و سردوشی و جیب پر پول پنهان است؟ ”