نگاهی اجمالی به کتاب“ در نگاه رایج، انسان موجودی عقلانی است که اغلب بر مبنای منطق تصمیم میگیرد؛ اگر هم گاهی از مسیر عقل منحرف میشود، ریشه آن را معمولاً باید در احساسات و هیجاناتی چون خشم، ترس، یا نفرت جُست. از دهه هفتاد میلادی، دانیل کاهنمن و آموس تورسکی این نگاه را به چالش کشیدهاند. آنان با طراحی آزمایشهایی ساده، اما هوشمندانه، نشان دادهاند که ریشه بسیاری از خطاهای فکری ما نهفقط در هیجانات بلکه در دستگاه شناخت ماست. پژوهش این دو دانشمندِ روانشناس تأثیری ژرف بر علوم اجتماعی گذاشت و توجه رشتههای گوناگون، از فلسفه و حقوق گرفته تا سیاست و پزشکی، را جلب کرد؛ در این میان شاید بیشترین بهره را علم اقتصاد برد، چنان که شاخهای جدید به نام «اقتصاد رفتاری» شکل گرفت و در سال 2002 جایزه نوبل را در اقتصاد به کاهنمن اهدا کردند. کتاب حاضر چکیده سالها پژوهش نویسنده آن درباره شگفتیها و کاستیهای ذهن انسان است، موجودی که میپندارد پادشاه افکار خویش است و فقط به اراده خود تصمیم میگیرد. به گواه این کتاب اما، عوامل دیگری هم هستند که در شکلگیری باورها، تصمیمها و سلیقههای ما سهم دارند؛ شاید گریزی از آنها نباشد، اما میتوان با شناختشان منطقیتر فکر کرد و عاقلانهتر تصمیم گرفت. «این کتاب شاهکاری به قلم اندیشمندی بزرگ است، کتابی خواندنی، حکیمانه و عمیق. بیدرنگ آن را بخرید، اما بادرنگ بخوانیدش. شیوه تفکر شما به جهان و به زندگی شخصیتان را دگرگون خواهدکرد.» ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب جهان چگونه مدرن شد؟ نوشتهی استیون گرین بلت که یکی از پرفروشترین آثار نیویورک تایمز محسوب میشود با روایتی جذاب و دلنشین، داستان کاتب جسوری را شرح میدهد که با استفاده از مهارتهای خود به یکی از مهمترین شخصیتهای دوران رنسانس اروپا تبدیل میشود.
در این کتاب، شما شرح زندگی پوجو براچولینی را میخوانید و متوجه میشوید که چگونه با استفاده از تواناییهای شخصی خود به دستگاه پاپ راه یافته است و با استفاده از قدرت خود، کتاب در باب طبیعت چیزها را به صورت انبوه تکثیر میکند. به احتمال زیاد حتی خود پوجو براچولینی نیز در جریان نبود که این اقدام وی تا چه اندازه مهم است اما این کتاب در اعصار بعدی بسیاری از هنرمندان و اندیشمندان را تحت تأثیر خود قرار میدهد و بشریت را به موقیعت کنونی میرساند. ”