نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان هولناک طلوع هورد با سارگراس آغاز میشود، یکی از تایتانهای قدرتمند جهان وارکرفت و خالق لژیون سوزان که سرزمینهای بسیاری را با دیوانگیاش به آتش کشید. کتاب صوتی وارکرفت: طلوع هورد از کریستی گلدن با دیدار او و سه رهبر نژاد اِرِدار آغاز میشود. وِلِن، کیل جیدن و آرکیماند در کنار هم بر سیارهی آرگوس حکمرانی میکردند و مردمشان از قدرتی وصفناپذیر برخوردار بودند. درواقع همین تواناییهای عظیم نژاد آنها بود که تایتانِ طمعکار را به آنجا کشاند چون باور داشت با کمک اِرِدارها میتواند سرانجام بر آزروث غلبه کند.
سارگراس به حاکمان آرگوس قدرت، خرد و بزرگی را پیشنهاد داد و در مقابل از آنها خواست به لژیون سوزان ملحق شوند. آرکیماند و کیل جیدن مفتون تصویری شدند که او از آینده برایشان مجسم کرده بود اما وِلِن در مکاشفهای به دروغ تایتان پی برد. این رهبر محتاط نمیتوانست نیت نیک سارگراس را باور کند و رویای خود را با دوستان قدیمیاش درمیان گذاشت، که البته بیفایده بود. در نهایت وِلِن با کمک نیرویی بیگانه اما خیرخواه موفق شد با همراهی تعدادی از اِرِدار پاکسرشت از آرگوس فرار کند. رفتن او درد و خشم آتشینی را در وجود کیل جیدن برپا کرد و رهبر جسور با یاری گرفتن از سارگراس، راهی سفری طولانی برای تعقیب دوست قدیمیاش شد... . ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ انسان از زمانهای بسیار دور به شناخت جنبههای پنهان روح و روان خود همت میگماشته و دلیل اصلی آن گرایش شدید مذهبی بوده است. ما انسان ها از قدیم به دنبال برقراری تعادل بین بخشهای تاریک و روشن وجودمان بودهایم. شیطان را به خاطر میآورید که در ابتدا فرشتهی مقرب درگاه الهی بود و درواقع همان وسوسههایی باعث کبر و کفر شیطان شد که ما هم با آنها روبه رو هستیم؟
همیشه به ما گفته شده است که مراقب باشیم تحت تاثیر نیمهی پنهان و تاریک وجودمان قرار نگیریم. دبی فورد در کتاب جویندگان نور در نیمه تاریک وجود به راهکارهایی تازه و دست اول به خوانندگانش ارائه میدهد تا بتوانند برای همیشه این بخش از وجود خود را بپدیرند و با آن زندگی کنند.
کتاب جویندگان نور در نیمه تاریک وجود نوشتهی دبی فورد است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1998 منتشر شد و از همان ابتدای انتشارش در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت. این کتاب کتابی امید بخش و دلپذیر است و به خوانندگان نشان میدهد که چگونه باید نیمهی تاریک وجودشان را دوست بدارند، آن را بپذیرند و بتوانند با آن همزیستی کنند. دبی فرود دربارهی نوشتن این کتاب مینویسد: «سالهای سال بود که بسیاری از شاگردانم که میخواستند با جنبههای تاریک وجود خود روبه رو شوند و من سالها به آنها مشاوره میدادم از من یک سوال تکراری را میپرسیدند. باید برای هر نسل راهی تازه پیدا کنیم تا بتوانیم این مبحث را به طریقی مثبت یا منفی، مورد بررسی قرار دهیم. نیمهی تاریک وجود لزوماً بار منفی ندارد بلکه شامل مواردی است که ضمیر خودآگاه ما از آن خبر ندارد.» ”