مذاکره

کتاب صوتی

کتاب صوتی مذاکره

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
برگردان لیلی مشایخ

نام اصلی: Negotiation

ناشر: نشر لیوسا

سال چاپ: 1400

شابک:

خلاصه:

کتاب «مذاکره» نوشته‌ی «برایان تریسی» اثری جامع و اصولی درباره‌ی راه‌کارهای عملی و کاربردی مذاکره است که برای همه‌ی افراد خصوصاً افراد فعال در حوزه‌ی کسب‌وکار بسیار مفید و اثربخش است. این نویسنده بر این باور است که مذاکره‌یک فن و مهارت آموختنی است و می‌توان با تمرین به مذاکره‌کننده‌ای توانمند و تأثیرگذار تبدیل شد. مذاکره با دیگران یک گفت‌وگو نتیجه‌بخش است که می‌توان برای ایجاد تفاهم با دیگران در جهت افزایش بازدهی و بهره‌وری از آن استفاده کرد. از طریق یک مذاکره‌ی حرفه‌ای و اصولی می‌توان به موفقیت و استفاده‌ی بیشتر از توانایی‌ها و امکانات دیگران رسید و برای مشکلات راه‌حل پیدا کرد. مذاکره فرآیندی مهم و بسیار تأثیرگذار است که در روابط شخصی نیز بسیار پرکاربرد است و افراد بهتر است چگونگی مذاکره‌ی درست را آموزش ببیند.

«برایان تریسی» مرد شماره‌ یک موفقیت کتاب «مذاکره» را با زبانی ساده و روان نوشته است که اصول ساده اما بسیار کاربردی در جهت یک مذاکره‌ی سودبخش را ارائه می‌کند. او این اثر را براساس سال‌ها تجربه‌اش درزمینه‌ی اصول موفقیت، مدیریت و فروش گردآوری کرده است که برخی از فصل‌های آن عبارت‌اند از «همه‌چیز قابل‌مذاکره است»، «روابط تجاری مادام‌العمر»، «تأثیر برداشت و تلقی»، «از خواست‌های خودآگاه باشید»، «طرح مذاکراتی دانشگاه هاروارد»، «نیروی تلقین در مذاکره»، «فنون مذاکره درباره‌ی قیمت» و «مذاکره‌کننده‌ی موفق».

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس فروغ بهرامی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 3 ساعت و 20 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

منظومه پیامبر نامبعوثنویسنده: علی اتحادRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ «منظومه‌ی پیامبر نامبعوث» همان‌طور که از نام‌اش بر می‌آید روایتی بلند و شاعرانه است. برای من نوشتن این روایت همچون آبتنی کردن در حوض خاطرات بود. این خاطرات گاهی راه به ادبیات می‌برد و گاه به اسطوره و گاه به روایات تاریخی و گاه به روایات زیست فردی‌ام. خیال می‌کنم که زیست یک یک ما چیزی از این دست است. ما خاطرات قرن‌ها را در خود انبار کرده‌ایم. ما صندوق‌های مملو از خاطراتی هستیم که آن‌ها را یا خود تجربه کرده‌ایم یا پدرمان یا مادرمان یا مادر بزرگ‌ها و پدر بزرگ‌هامان و این همه با آن چه خوانده‌ایم و شنیده‌ایم در آمیخته است تا صندوق را لبالب کند. همه‌ی ما گاهی در خلوت‌مان زیست‌مان را با سرشکستگی شخصیت‌های غم‌نامه‌ها پیوند زده‌ایم. همه‌ی ما گاهی در خلوت‌مان خود را در لباس یک قهرمان دیده‌ایم. همه‌ی ما گاهی در خلوت‌مان احساس کرده‌ایم که خوشبخت‌ترین مردمان روی زمین‌ا‌یم. همه‌ی ما در خلوت‌مان احساس کرده‌ایم که ناگهان دیگر ذره‌ای ایمان برای‌مان نمانده است. همه‌ی ما لحظاتی در زندگی‌مان داشته‌ایم که خیال کرده‌ایم کسی در گوش‌مان چیزی نجوا می‌کند و ایمان از دست‌رفته‌مان را دوباره و به ناگهان باز یافته‌ایم. همه‌ی ما تلخی بی‌مانند تنهایی را زیر دندان مزه کرده‌ایم و همه‌مان در بزنگاهی با خود خیال کرده‌ایم که چشمان کسی بر ماست و تا زمانی که چشم‌های او ما را تماشا می‌کنند به ما گزندی نخواهد رسید. این‌ها، یک به یک این‌ها، برای من معنای انسانیت است. ما فرزندان شوربختی و شادی، فرزندان صبر و بی‌قراری، فرزندان توامان تنگدستی و ثروت‌ایم. «منظومه‌ی پیامبر نامبعوث» تک‌گویی بلندیست که به همین‌ها می‌پردازد و الگوی متنی کار هم زیر تاثیر متون کهن و چکامه‌های آیینی است. جهان متنی مورد ستایش من؛ در ادبیات قرون پیش جای گرفته است و این دلبستگی گاه آن چنان کرانه‌هاش را گسترش می‌دهد که به خواب‌هام سرریز می‌کند. بسیاری از این رویاهای روز و رویاهای شب درون متن «منظومه‌ی‌ پیامبر نامبعوث» جای گرفته‌اند. ”

کالسکهنویسنده: نیکلای گوگولRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ فیثاغوروویچ مالکی میان مایه است که روزی به ضیافت ناهار ژنرال سواره نظام دعوت می‌شود.در طول مهمانی که تا انتهای شب می‌انجامد ، ژنرال از اسب ابلقی برای حاضران حرف می‌زند که بی همتاست و جزو دارایی خاص او محسوب می‌شود.فیثاغوروویچ تحت تاثیر مستی و جوی که بوجود آمده از دهانش می‌پرد که صاحب کالسکه‌ای است عجیب و منحصر بفرد.توجه حاضران به گفته هایش جلب می‌شود و او همگی را برای ناهار فردا به خانه اش دعوت می‌کند.فردا ظهر در حالی که فیثاغوررویچ در خواب است و سرخوشی شب پیش نیز از سرش پریده با این خبر همسرش از خواب بیدار می‌شود که گروهی سواره به سوی خانه شان می‌آیند.گوگول در این داستان نیز، هم چون دیگر آثارش، با بیانی شوخ و طنزی گزنده‌ آینه ای در برابرمان می گیرد و ما را با عادات مضحک مان روبرو می‌کند. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools