زویی مک کی

از این نویسنده بشنوید:
نویسنده:
  • کتاب صوتی - رهایی از افکار سمی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - زندگی زیبا پیش روی شماست - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

نگاهی اجمالی به کتاب

“ آیا جنگ میان نژادها هرگز پایان می‌یابد؟ کتاب صوتی وارکرفت - جاینا پرادمور: امواج جنگ نوشته‌ی کریستی گلدن وقایع جهان خیالی آزروث را بعد از شکست لژیون سوزان پی می‌گیرد. رهبران اقوام و نژادهای مختلف سعی دارند وزنه‌ی قدرت را به نفع خویش سنگین کنند؛ گویی تجربه‌ی خونین لشکرکشی دشمن را از یاد برده‌اند. اما عده‌ی اندکی دغدغه‌ی حفظ آرامش نویافته را دارند و جاینا پرادمور، دختر ادمیرال یکی از آن‌هاست. جاینا را اولین‌بار در کتاب آرتاس، جلد قبلی مجموعه وارکرفت ملاقات کردیم. او و آرتاس دوستان سال‌های کودکی بودند که به عشاق تبدیل شدند، اما تباهی شاهزاده‌ی جوان رشته‌ی محبت میانشان را از هم گسست. امید سرزمین‌های مورد تهاجم بعد از تسلیم در برابر لیچ‌کینگ به شری گریزناپذیر بدل شد و این اتفاق جاینا را دلشکسته باقی گذاشت.... اما دختر جوان تصمیم گرفت فقدان محبوب را به‌عنوان انگیزه‌ای برای تغییر اوضاع به کار بگیرد. او به‌خوبی از این واقعیت آگاه بود که همکاری میان نژادها تنها چاره‌ی نجات دنیا از چنگال اهریمنان است پس تمام قوایش را برای ایجاد تعادل به کار گرفت. ”

دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدمنویسنده: لئا ویازمسکیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم نوشته‌ی لئا ویازمسکی داستانی‌ست جذاب و پرکشش از علاقه‌ی دختری جوان و پیرمردی هشتاد ساله. اثری منقلب کننده و دوست داشتنی، با پایانی به یادماندنی. دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم (Le vieux qui de?jeunait seul) علاوه بر استقبال خوانندگان، با تحسین بسیاری از منتقدین و رسانه‌ها هم روبرو شده. نشریه «بابیلو» نوشته: این کتاب زیبا و متاثر کننده است. با شخصیت‌هایی ماندگار در ذهن، که تنها ایرادش، کوتاه بودن آن است!» لئا ویازمسکی (Léa Wiazemsky)، نویسنده و بازیگر سینما در کتاب «دوشنبه‌هایی که تو را می‌دیدم» که اولین رمان او و برنده جایزه منتخب خواننندگان سال 2017 فرانسه است، داستانی جذاب را روایت می‌کند که اگرچه شاید نتواند آن را به شکلی تام و تمام عاشقانه دانست، اما سرشار از لحظه‌های درخشانی است که تا مدت‌ها در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. لئا از طرف خانواده مادری نوه فرانسواً موریاک، نویسنده پر‌آوازه و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال 1952، و از طرف خانواده پدری، وارث عنوان پرنس ویازمسکی و کنت لواچف است. مادرش رژین دفورژ نیز نویسنده و ناشر است. لئا در فیلم‌ها و تئاترهای بسیاری ایفای نقش کرده است. کلارا پیشخدمت بیست و هفت ساله، در زندگی‌اش زخمی پنهان پنهان دارد و با بحران‌ و خلائی عاطفی دست و پنجه نرم می‌کند. کلارای تنها، عاشق و دلبسته یکی از مشتری‌های پیر رستوران می‌شود که چیز زیادی از زندگی‌اش نمی‌داند. اولین مواجهه او با آنری، حس‌های تازه‌ای در او ایجاد می‌کند. با خود می‌اندیشد که پیرمرد هشتاد ساله هم، تنهاست و در همان نگاه اول مهرش را بر دل می‌نشاند. پیشخدمت جوان مدتی با تصور پیرمرد روزها را به شب می‌رساند؛ شادی‌ها و ترس‌های خود را در کنار او می‌بیند، جراتش‌ را در واگویه مشکلات زندگی‌اش می‌سنجد و در نهایت آرزو می‌کند تا بتواند به او نزدیک شود. کلارای مهربان سرانجام به آرزویش می‌رسد و دیدار میسر می‌شود. دیداری که همه‌چیز را تغییر می‌دهد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools