نگاهی اجمالی به کتاب“ «از لحظهای که متولد میشوید، پیامی را به دنیا ارسال میکنید. آن پیام چیست؟ آن پیام شما هستید، همان بچه. این حضور یک فرشته است، پیامآوری از بینهایت در جسم آدمی. لایتناهی، نیروی مطلق، برنامهای فقط برای شما و آنچه نیاز دارید تا همان کسی باشید که در نظر گرفتهشده است، خلق میکند. شما به دنیا میآید، بزرگ میشوید، جفت انتخاب میکنید، پیر میشوید و در پایان به لایتناهی بازمیگردید. هر سلول بدن شما برای خودش یک جهان است؛ باهوش است، کامل است و برنامهریزیشده است تا همان چیزی باشد که هست.» این جملاتی است که کتاب پیمان پنجم با آن آغازشده است. دون میگوئل روئیز نویسندهی کتاب مشهور «چهار میثاق» کتاب دیگری نوشته است که انسان را بهسوی خرد راهنمایی میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ از چه باید گفت؟ داستان مردی تشنه محبت که با زنی دلفریب ملاقات میکند و به او دل میبازد ایدهای آشنا در دنیای ادبیات داستانی است. تعداد نویسندگان بسیاری برای توصیف چنین دیداری دست به قلم شدهاند را بیاغراق نمیتوان شمرد اما وقتی فئودور داستایوفسکی -کسی که هیچ شخصیتی را به ما معرفی نمیکند مگر آنکه تحلیلی روانشناسانه و دقیق از او در اختیارمان بگذارد- تصمیم به تالیف داستانی عاشقانه میگیرد، باید انتظار چه چیزی را داشته باشیم؟ کتاب صوتی شبهای روشن چه حرفی برای گفتن دارد که بعد از تقریبا دویست سال هنوز شنیدنی است؟
راوی این داستان کوتاه مانند دیگر شخصیتهای مخلوق نویسنده فردی است حساس، درونگرا، خیالپرداز و منزوی. او که روزگارش بیهیچ دوست و آشنایی در سن پترزبورگ میگذرد در طلب عشقی ناب میسوزد، اما چه حیف که بهاندازهی تنهاییاش در ارتباط با دیگران هم خام است. همین نبود روابط اجتماعی راوی قصه را به سفرهایی پایانناپذیر در شهر سوق داده. مرد جوان در خیابانها قدم میزند در حالی که مکالمهی میان ساختمانها را تصور میکند. او به آدمها مینگرد و از خودش میپرسد این پیرزن کیست؟ آن مرد میانسال و جدی چه دلیلی برای آن همه عجله داشت؟ زوج خوشبختی که بر پل ملاقات کردم چطور با هم آشنا شدند؟ ”