نگاهی اجمالی به کتاب“ آنتون چخوف در نمایش صوتی سه خواهر بیش از همهی آثارش به جوانان و بهویژه روحیات زنان جوان توجه دارد. نسل آرمانخواه و تحصیلکردهی روسیه، خودش را در برابر آیندهی تاریکی میبیند که دیگر جایی برای آرمانهایش باقی نگذاشته است. سه خواهر این نمایشنامه نیز که به همین نسل تعلق دارند، به جای فکر کردن به آینده، حسرت روزهای خوش گذشته را میخورند؛ حسرت روزهایی که در مسکوی شاد و پرهیاهو میگذراندند.
نمایش صوتی سه خواهر با نگاه تیزبین آنتون چخوف، تصاویر دقیقی از جنبههای روحی و روانی شخصیتها به مخاطب نشان میدهد. ایرینا که کوچکترین دختر خانواده است، هنوز با امید بازگشت به مسکو روزهایش را میگذراند. اولگا که خواهر بزرگتر است و تجربیات بیشتری دارد، زندگی را با عینک بدبینی برانداز میکند. ماشا هم به عنوان خواهر میانی، دختر عصبی و تندخویی است که با کمتر کسی سر سازش دارد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ خالکوب آشوویتس سندی خارق العاده است که هفتاد سال پس از حوادثی که شرحش رفته است به دستمان رسیده و نهیبمان می زند، چگونه بسیاری داستان ها تا ابد ناگفته می مانند. به یادمان می آورد که هر یک از قربانیان بی شمار هولوکاست آدمی بوده با داستانی یگانه... و این قصه، قصه ای است یکتا، حتی با معیارهای قصه های هولکاست- با داستانی موثر، جسور و روحیه بخش و البته پنجره ای گشوده به یکی از وحشتناک ترین حوادث تاریخ بشر.
هدر موریس در این کتاب داستان لالی را با وقار و خودداری تعریف می کند، هرگز اجازه نی دهد صدای خودش در آن رخنه کند، همچنین نمی گذارد داستان عشق بر بافت بزرگتر آن یعنی دربدری، آسیب روانی و بقا چیره شود.
خالکوب آشوویتس داستانی است درباره هستی پهلو به پهلوی غایت رفتار بشر: خشونت حساب شده در کنار رفتارهای پیش بینی نشده و عاری از خودخواهی عشق. ”