نگاهی اجمالی به کتاب“ همه ما میخواهیم زندگیای شادتر، روابطی بر پایه درک و صداقت متقابل، حرفهای موفق و پول و فراوانی بیشتر در همه حیطههای زندگی داشته باشیم. این کتابِ متحولکننده به شما کمک میکند تا با بهکارگیری چند قانون ساده و خودباوری، به تمام خواستههای قلبیتان برسید. در این کتاب به بررسی کلیِ رمزوراز قوانینِ هستی میپردازیم تا متوجه شویم چگونه باید زندگیمان را به بهشتی زمینی تبدیل کنیم. تعداد افرادی که در این دنیا بینوا، ناامید، آزرده و در شرایط بد اقتصادی هستند کم نیست. این نتیجه اعمال خودشان است. با خواندن این کتاب کاملاً به این مساله پی خواهید برد که چرا چنین اتفاقاتی رخ میدهد و چگونه میتوانید به آسانی واقعیتی را خلق کنید که همیشه رویایش را میدیدید. اگر با ذهنی خودآگاه، ارادهای محکم، ایمان، مقاومت و براساسِ قانونِ جذب، که جزئیاتش را بعداً توضیح خواهم داد، مشغول به کار شوید، تغییرات خیلی زودتر از آنچه فکرش را میکنید نمایان خواهند شد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب مادام بوآری یکی از آثار شاخص گوستاو فلوبر، نویسندهی فرانسوی است. مهستی بحرینی این کتاب را به فارسی برگردانده است. نوشتن این کتاب برای فلوبر پنج سال طول کشید و انگیزهاش برای نوشتن آن تنها پیشنهاد دوستانش بود. آنها اثر قبلی فلوبر را خوانده بودند و موردپسندشان واقع نشده بود؛ بنابراین او را تشویق کردند در مورد یکی از اشخاصی که میشناسند یعنی «دلونه» داستان بنویسد. فلوبر هم این کار را انجام داد. دلونه در کتاب نقش دکتر را ایفا میکند و مادام بوآری همسر اوست. مادام بوآری مشهورترین کتاب گوستاو فلوبر است؛ اما خود فلوبر ترجیح میداد با آثار دیگرش او را بشناسند. آثاری مثل تربیت احساسات که از نظر اغلب منتقدان کتاب بسیار بزرگی است. شهرت مادام بوآری به این خاطر بود که برای اولین بار در مورد خیانت یک زن به همسرش نوشته شد و همان موقع هم مخالفان زیادی داشت. در این رمان ما تأثیر قصههای عاشقانه را بر ذهن و ایدئالهای یک فرد میبینیم. مادام بواری قبل از آشنایی با همسرش رمانهای عاشقانهی بسیاری میخواند و همین قضیه تفکر او را در مورد ازدواج و هیجانات آن دگرگون کرده بود. او همانطور که زندگی در خانهی پدریاش را ملالآور میدید، بعد از آن زندگی با همسرش که مرد بسیار سختکوش و تحصیلکردهای بود، برایش ملالآور به نظر میرسید. او مرد رویاهایش را آرزو میکرد؛ کسی که حضور احساسی فوقالعادهای داشته باشد و او را به هیجان آورد و در عین حال همهجوره او را درک کند. بسیاری از بزرگانِ رماننویسی مانند ماریو بارگاس یوسا، میلان کوندرا و جولین بارنز، این اثر را ستودهاند و آن را بزرگترین رمان نوشتهشده تا به امروز میخوانند. ”