نگاهی اجمالی به کتاب“ در این کتاب اسکات و لیومور از این حرف میزنند که چگونه میتوان با ایجاد تغییر در برنامه روتین روزانه شرایط خودتان را ارتقا دهید و توقعات و انتظارات خود را به بهترین شکل برآورده کنید. چیزی که این دو نویسنده بر آن تاکید دارند این است که برنامهی روزانهی شما باید بر اساس خصوصیات شخصی خودتان باشد و اگر فردی هستید که کار کردن در شب بیشترین بازدهی را برای شما دارد، لازم نیست خودتان را مجبور کنید پنج صبح از خواب بیدار شوید. برنامهی شما باید چیزی باشد که بتوانید انطباق لازم را با آن داشته باشید و بتوانید همیشه به آن پایبند بمانید. در حقیقت توقع عجیبی از خود نداشته باشید بلکه سعی کنید خودتان را بپذیرید، نسبت به خودتان حس همدلی داشته باشید و آنچه هستید را کمی بهتر کنید.
فاکتور جالب دیگری که این کتاب از آن صحبت میکند قانون 80/20 است. طبق این موضوع شما باید تأثیرگذارترین کارها را اول انجام دهید یعنی 80 درصد نتایج شما تنها به 20 درصد از تلاش شما وابسته است. حال اگر شما این قانون را در شش حوزهی اصلی زندگی یعنی، خواب، خوردن، ورزش، کار، تفریح و فعالیتهای روتین زندگی خود به کار ببرید تأثیری که در مجموع خواهید دید فوقالعاده خواهد بود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب سرگذشت بسیاری از افراد جامعه را به تصویر میکشد که نباید به دلایل مختلف از عرش به فرش میرسند و به ناچار در جستجوی سرپناهی از نوانخانهای به نوانخانه دیگری رانده میشوند. جورج ارول که خود نیز مدتی این نوع زندگی را تجربه کردهاست سعی دارد به ما بفهماند که برخلاف نظر عموم ، همه بیخانمانها افرادی بیعار و انگل جامعه نیستند. ”