نگاهی اجمالی به کتاب“ بندباز، سفری جذاب و بیسابقه به دنیای خویش است. "بندباز" سفری است در پی شادمانی و آزادی درونی، حادثهای که نگاهی نو و متفاوت را در مخاطب متولد میکند.
پیتر که از آزار و تمسخر هانس و دنیل به تنگ آمده، در راه مدرسه با آنها گلاویز میشود و از آن دو کتک میخورد. اما آنچه حقیقتا او را رنج میدهد، درد جسمانی نیست؛ سایهی غولآسای «آدمبزرگ»هایی است که اینجا هم مثل همهجا بالای سرش ایستادهاند و سیل قضاوتهای رنگارنگشان را بر سرش هوار میکنند... دست مهربان تام، دبیر علوم بر روی شانهاش، پیتر را از فکر بیرون میآورد... تام، از زندگی، آدمها، دنیا و همهچیز، حرفهای تازه و عجیبی به پیتر میزند. حرفهایی که تابهحال هیچکس به او نگفته و در هیج مدرسهای هم یاد نمیدهند و بهقول تام، اصلا نمیخواهند که تو بدانی... در مسیر داستان اتفاقات گوناگونی رخ میدهد که هر یک، صحنهی تازهای را از زندگی و روابط آدمها پیش چشم پیتر میگذارند....
"بندباز” سعی دارد تولد رنجها و تضادهای آدمی را از کودکی ریشهیابی کند و به او نشان دهد که اطرافیان، چگونه با تحمیل باورهای کور و ظالمانه، نهال پررنجی را در روان او کاشتند و او را به مسیری غریب و پردلهره انداختند و با این کار، وجود شاد و آزادش را بازیچهی خشم و افسردگی کردند.
رمان «بندباز»، دانش «خودشناسی» را از حالت شعارهای دور از ذهن درآورده و آن را بهشکل یک بینش روشن فکری و عملی معرفی میکند. از جذابیتهای کمسابقهی «بندباز» آن است که پیام نغز مولوی را به زبانی ساده و در قالب داستانی امروزی برای خواننده بازگو میکند. در این کتاب از علم، فلسفه و عرفان شرق و غرب در بیان واقعیتها استفاده شده است. بهخصوص نگاه عمیق و عارفانهی مولانا بههمراه داستانهای جذاب مثنوی، رنگ و بویی لطیف و دلپذیر به داستان بخشیدهاند. «بندباز»، راه خلاصی از چنگال رنج و خودباختگی را در بیدار شدن بر ایدهآلهای تحمیلی و انتظارات ظالمانه میداند، و خواننده را تا پای گذاشتن به جادهی این بیداری، همراهی میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب صوتی نبرد پادشاهان (مجموعه نغمه آتش و یخ) را میتوان آغاز آشوب در دنیای وستروس دانست. پس از مرگ پادشاه و بر تخت نشستن فرزند ارشدش، لردهای قلمرو یکی پس از دیگری اعلام نافرمانی کردند. استینس براتیون و رنلی براتیون، دو برادر شاهِ درگذشته، هرکدام خود را وارث تاج و تخت خواندند. اهالی جزیرهی آهن پس از چند دهه سرکوب، اعلام استقلال کرده و کنترل سرزمین خود را در دست گرفتند. در طرف دیگر، راب استارک، فرزند اول خاندانش که در وینترفل باقی مانده بود مدعی پادشاهی شمال شد. نگهبانان دیوار کیلومترها دورتر از جنگهای داخلی، اخباری نگرانکننده به سمت پایتخت ارسال میکردند که نشان میداد وستروس توسط قدرتی بیگانه تهدید میشود. در آن طرف دریا، دنریز طوفانزاد ارتشش را برای تصاحب به سرزمین مادریاش سامان میداد... .
دنیایی که جرج آر. آر. مارتین در این مجموعه پرفروش به جهان معرفی کرد هرگز مکانی آرام نبود، اما با مرگ پادشاه هرجومرج به نهایت میرسد. در این جلد از مجموعه نغمه آتش و یخ که توسط نشر صوتی ماه آوا تهیه شده مانند روال گذشته، وقایع از دید راویهایی متعدد دنبال میکنید. ”