نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب بادبادک باز روایتی از دسامبر 2001 تا مارس 2001 را به مخاطب نشان میدهد. در تمام قسمت های کتاب با روایتی صمیمی و دوستانه مواجه خواهیم بود و مخاطب به سرعت میتوان با برخی قسمت های کتاب همزاد پنداری کند. در ابتدای داستان، امیر شخصیت اصلی داستان که از یک خانواده مرفه و پولدار است از خاطرات 12 سالگیاش میگوید و صحبت کردن او در مورد گذشته ای که راه خود را با چنگ و دندان باز میکند مخاطب را برای شنیدن داستانی که شاید به همین سادگی نتوان از آن عبور کرد آماده میکند.
این داستان چهره غمگین کشور افغانستان را در زمان سقوطش نشان میدهد. زمانی که سیاست افعانستان با تحولات عجیبی رو به رو میشود و زندگی مردم را به طور کل تغییر میدهد. داستان در عین حال که چهره مردم را در این تغییرات سیاسی نشان می دهد بیشتر متمرکز بر زندگی دو دوست به نامهای امیر و حسن است که در عین حال که با هم بزرگ شده اند و حتی از یک پستان شیر خورده اند تفاوت های چشمگیری در سبک زندگی دارند. امیر از خانواده ای ارباب زاده و پولدار و حسن از خانواده ای رنج کشیده و کم توان به عنوان خدمتکار در خانه امیر و خانوادهاش مشغول است. حکایت دوستی حسن و امیر به خوبی می تواند اختلاف طبقاتی در افغانستان را برای مخاطب به تصویر بکشد، اما این تمام داستان نیست؛ چرا که هدف این رمان 400 صفحهای تنها به این دوستی خلاصه نمیشود. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتابی که آن را در یک شب به پایان خواهید رساند؛ زیرا نمیتوانید در برابر داستان آن مقاومت کنید. کارن ام. مک منس در کتاب یکی از ما نفر بعد است شما را به یک بازی مرگبار دعوت میکند. بازی جرات و حقیقت که انتهای آن مشخص نیست. قربانی بعدی چه کسی است؟ این اثر که در ادامهی رمان پرطرفدار یکی از ما دروغ میگوید به نگارش درآمده، عنوان پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز را به خود اختصاص داده است.
درباره کتاب یکی از ما نفر بعد است:
مساله این است که هیچکس حقیقت را نمیداند. نه کسی میداند پیامهای ارسال شده از سمت چه کسی هستند و نه مشخص است آن نرمافزار شایعهپراکنی چگونه جان آن دانشآموز را گرفت. همه فقط یک چیز را میدانند: هیچکس از این ماجرای خطرناک در امان نیست.
تصور کنید فردی ناشناس شما را از طریق بازی جرات یا حقیقت به چالش میکشد. جرات را انتخاب میکنید یا حقیقت؟ یک بازی خطرناک در دبیرستان بیویو به راه افتاده است. فردی ناشناس از طریق پیام متنی دانشآموزان را به بازی جرأت یا حقیقت دعوت میکند. اما حقیقت ماجرا این است که دانشآموزان انتخاب چندانی ندارند. یا باید جرات را انتخاب کنند یا با انتخاب حقیقت یکی از رازهایشان برملا میشود. این ماجرا در ابتدا هیجانانگیز به نظر میرسد تا اینکه منجر به مرگ یکی از دانشآموزان میشود. وحشت سراسر دبیرستان را فرا میگیرد. به راستی پای مرگ در میان است یا ماجرا چیز دیگریست؟ ”