نگاهی اجمالی به کتاب“ دکتر شوارتز در این کتاب مراحلی را که باید برای نیل به قابلیت های فکر بزرگ پیموده شود ترسیم کرده است. او در این کتاب می آموزد که چگونه با تمرکز بر روی مسائل عمده از قید نکات جزیی و دست وپاگیر رهایی یابید. او ثابت می کند که نوع خاصی از تفکر در حکم برگ برنده ای است که در اختیار شما قرار می دهد.
او با عرضه ی یک برنامه ی پیشرفت سی روزه شما را هدایت می کند که بتوانید پیشرفت خود را به سوی اهداف مورد نظرتان ارزیابی کنید. و به شما می آموزد که چگونه با یک برنامه ی سرمایه گذاری درازمدت روی خودتان وضع مادی خود را برای آینده مستحکم و مطمئن سازید.
روش هایی که در این کتاب عرضه شده است به منظور عمل کردن است نه مطالعه صرف.
این روش ها و تکنیک ها به قدری تازه و بدیع است که نویسنده ناگزیر دست به ابداع اصطلاحات جدیدی زده است. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ ادبیات داستانی ایران، علیرغم غنای فکری، مضمونی و زبانیاش، هرگز روی خوشی به ژانرها نشان نداده است. در تاریخ این ادبیات، به ندرت اثر ارزشمندی را مییابیم که مطابق تعاریف پذیرفتهشده، متعلق به یکی از ژانرهای به اصطلاح سرگرمکنندهی ادبی، از جمله ژانرهای جنایی، علمی - تخیلی، معمایی، ترسناک، گوتیک و... باشد. در همین راستا، باید اذعان داشت که ژانر فانتزی، در مقایسه با سایر ژانرهای یادشده، به طور خاصتری نادیده گرفته شده است! امری که با در نظر گرفتن مایههای خیالیِ نیرومند در سنتِ داستانگوییِ شفاهی ایران، نه فقط عجیب، بلکه تأسفبار مینماید.
بحث از دلایل ژانرگریزیِ داستاننویسان و خوانندگان ایرانی، مستلزم مجالی فراختر از این است. به هر رو، ما سطور پیش را تنها به این بهانه نوشتیم که یکی از معدود کتابهای ارزشمندِ ژانر فانتزی در زبان فارسی را خدمتتان معرفی کنیم: اثری از احمدرضا صالحی با عنوان میدگارد 1: دره طلسم شده.
داستانِ کتاب میدگارد (Midgard)، حول محور پسری به نام آریا میگردد. سلسله ماجراهای هیجانانگیز و شگفتیآوری که این پسر جوان در مقام قهرمان داستان پشت سر میگذارد، از زمانی آغاز میشود که او، طی رویدادی مرموز، به پریزادگیِ خود پی میبرد! ماجرا از این قرار است که آریا، بر خلاف آنچه ظاهرش نشان میدهد، نه کاملاً انسان، بلکه پری - انسانی جادوییست. واقعیتی که متأسفانه یا خوشبختانه، برای او ماجراهای خیالیِ فراوانی رقم خواهد زد. آخر، در عالم جن و پری، نادیده گرفتن «خون و اصالت»، امری ناممکن مینماید... ”