هفت صحنه

کتاب صوتی

کتاب صوتی هفت صحنه

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
برگردان شیدا رنجبر

داستانی از مواجهه با روی دیگر زندگی

نام اصلی: Seven Scenes

ناشر: نشر چشمه

سال چاپ: ۱۳۸۰

شابک:

978-622-6386-45-6

خلاصه:

"ریچارد پریس " قصد دارد در این اثر طی هفت صحنه‌ی کوتاه که هر کدام برشی از یک زندگی است فکری محوری را دنبال کند که همانا ارتباط احساس امنیت روانی با دستیابی به شناختی فراتر از روزمرگی که نحوه ی مواجهه انسان با پدیده‌های مرتبط با زندگی اش را متفاوت می‌کند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار آرش رستمی
انتخاب موسیقی رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: مردادماه 1396

مدت زمان اثر: 29 دقیقه

گرچه داستان از هفت تابلو یا صحنه به ظاهر متفاوت تشکیل شده است،اما در اجرا حفظ یکپارچگی و وحدت مفهومی اثر مورد نظر خاص بوده است.

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی وضع بشر وضع بشر

هانا آرنت

کتاب صوتی شیر سیاه شیر سیاه

الیف شافاک

کتاب صوتی برای فرداها متشکرم برای فرداها متشکرم

والری تریرولیر

کتاب صوتی آدم کجا بودی؟ آدم کجا بودی؟

هاینریش بل

کتاب صوتی راز بین دو نفر راز بین دو نفر

کارن ام.مک‌منس

تازه‌های ماه‌آوا

همسایه هانویسنده: هانس کریستیان اندرسنRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ چه زیباست زنده بودن و شکوفه دادن. چه دلپذیر است که در همسایگی ات چهره های مهربان را ببینی و دوستان به سراغت بیایند. اگر چنین باشد هر روز مثل روز عید است. ”

کلاغی که با خدا حرف زدنویسنده: کریستوفر فاسترRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ شب به زودی سراسر جنگل را فرا گرفت. قورباغه‌های برکه آواز جمعی خود را شروع کردند. چند زاغچه مدت کوتاهی روی درخت مجاور با هم مشاجره کردند. جغدی در فاصله‌ای دوردست می‌خواند. از دور صدای گرگ می‌آمد. آخرین فکر سام، وقتی به خواب فرو می‌رفت، این بود که هنوز برای جوجه‌هایشان اسم انتخاب نکرده‌اند. با خود گفت: «باید فردا صبح در این باره صحبت کنیم.» پلک‌های سام به آرامی بسته شدند و او کلاغ‌وار تبسم کرد، همان لحظه اسمی از خاطرش گذاشت؛ اسمی برای آن جوجه‌ای که باعث افکار گوناگون، پیش‌بینی و هیجان او شده بود. جآشوا. او را جآشوا می‌خواندند، و این نام پدربزرگ سام و همسر اسمرالدا بود. جآشوا نام خوبی برای قهرمان بود، مگر نه؟ ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools