نگاهی اجمالی به کتاب“ بسیاری از تازهواردان در عرصه بیتکوین از نقش مهمی که توسط گرههای کامل در شبکه بیتکوین ایفا میشود، آگاه نیستند. گرههای کامل همان کامپیوترهایی هستند که در سرتاسر جهان نرمافزار بیتکوین را اجرا کرده و بر رعایت قوانین از سوی ماینرها و دیگر فعالان شبکه نظارت میکنند. گرههای کامل هر یک نسخهای کامل از بلاکچین بیتکوین را دارند - به همین دلیل است که کامل خطاب میشوند. بلاکچین بیتکوین چیزی نیست جز سابقه تمام تراکنشهای بیتکوین انجام شده از سال 2009. بلاکچین سندی عمومی و مفتوح است و توسط هرکسی که نرمافزار بیتکوین را دانلود کند قابل مشاهده است. همه میتوانند این بلاکچین را مشاهده کنند، اما هیچکس نمیتواند آن را تغییر دهد. در ادامه توضیح بیشتری خواهیم داد. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب «گورستان پراگ» نوشته امبرتواکو(2016-1932)، فیلسوف، نشانه شناس، منتقد ادبی و رمان نویس ایتالیایی است. شهرت اکو در جهان به رماننویسی برمیگردد، هم چنین از او بیش از 40 کتاب علمی و مقاله به جای مانده است، که به زبانهای گوناگون ترجمه شده و مخاطبان بسیاری در جهان دارد. از آثار برجسته او میتوان به «آونگ فوکو»، «نام گل سرخ»، «آنک نام گل» اشاره کرد. کتاب «گورستان پراگ» ششمین رمان اکوست، که فضایی تاریخی دارد، زمان اتفاقات آن در قرن نوزدهم میگذرد و داستان در شهرهای تورین و پالرمو در ایتالیا جریان دارد. این رمان سرگذشت چندین شخصیت مختلف را روایت میکند. زمان در این رمان بسیار طولانی است و «اکو» برای بیان طولانی بودن آن از زبانی مناسب بهره برده است. موضوع این کتاب درباره فردی است که با سازمانهای اطلاعاتی اروپا قرارداد بسته تا در ماجراهایی که توسعه اروپا را تحت تاثیر قرار میدهند، شرکت داشته باشد. نکته قابلتوجه درباره این کتاب این است که تمام شخصیتهای کتاب، واقعا وجود داشتهاند و رمان در بستری واقعی روایت میشود. در بخشی از کتاب «گورستان پراگ» میخوانیم: همانطور که اینجا نشستهام تا بنویسم، احساس نوعی شرمندگی دارم، انگار دارم روحم را به فرمان، نه ، به خاطر خدا، بگذارید بگوییم به توصیهی یهودیای آلمانی ( یا اتریشی، هر چند همه مثل هماند) عریان میکنم. من کیام؟ شاید بهتر باشد، به جای کارهایی که در زندگی انجام دادهام، از من دربار شور و شوقهایم بپرسید، عاشق چه کسی هستم؟ کسی که به ذهنم نمیرسد. میدانم که عاشق غذای خوبام. فقط نام توردارژان کافی است نا سرتاپا بلرزم. این عشق است؟ از چه کسی بیزارم؟ میتوانم بگویم یهودیان، اما اینکه چنین مطیع به پیشنهاد آن دکتر اتریشی(یا آلمانی) تن دادهام نشان میدهد که چیزی علیه یهودیان لعنتی ندارم». ”