کار کار انگلیسی‌هاست

کتاب صوتی

کتاب صوتی کار کار انگلیسی‌هاست

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده جک استراو

چرا ایران به ما بی‌اعتماد است؟

نام اصلی: The work of Englishmen

ناشر: نشر پارسه

سال چاپ: 1398

شابک:

خلاصه:

دیپلمات‌های بریتانیایی به شوخی به هم می‌گویند ایران تنها کشور جهان است که هنوز بریتانیا را اَبَرقدرت می‌داند. برای بسیاری از ایرانی‌ها اما این اصلا شوخی نیست. اگر اندکی تعمق کنیم خواهیم دید که ایرانیان با هر گرایشی به یاد شما خواهند آورد، این بریتانیا بود که به همراهی آمریکا موجب سقوط دولت دکتر محمد مصدق شد که به صورت دموکراتیک برسر کار آمده بود. کودتا علیه مصدق در سال 1332 رخ داد، اما زخم آن هنوز برای ما ایرانی‌ها تازه است و انگار همین دیروز اتفاق افتاده است.
در حالی که ما در انگلستان همچنان خود را با آنچه که در حدود 80 سال پیش از جنگ جهانی دوم رخ داد، تعریف می‌کنیم، ایرانیانِ مدرن خود را با تجربه خونین جنگ 8 ساله با عراق تعریف می‌کنند که به تنهایی در مقابلش ایستادند.

بشنوید:

هنرمندان:
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی
صدابرداری و میکس سروش اعتصامی

مدت زمان اثر: 17 ساعت و 14 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی زمستان در راه است زمستان در راه است

گری کاسپاروف

کتاب صوتی کالبدشکافی ترور کالبدشکافی ترور

اندرو سینکلر

کتاب صوتی جستارهایی درباره زن جستارهایی درباره زن

سوزان سانتاگ

کتاب صوتی توتالیتاریسم توتالیتاریسم

هانا آرنت

کتاب صوتی بی خود و بی جهت بی خود و بی جهت

پویا بهاری خرم

تازه‌های ماه‌آوا

رازنویسنده: راندا برنRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ راز نام کتابی به قلم راندا برن است و احتمالاً شما هم نام آن را شنیده‌اید. کتابی که در باب قانون جذب و رسیدن به آرزوها و اهداف شما راهنمایی‌تان می‌کند. کتابی که در سال 2006 به‌عنوان پرفروش‌ترین کتاب تابستان و پاییز سال شناخته شد و مخاطبین بسیاری داشت. کتاب راز در حقیقت برگرفته از مستندی به همین نام است و در سراسر این مستند به اهمیت قانون جذب اشاره می‌شود. قدرتی که دررسیدن افراد به آرزوهایشان کمک می‌کند و در بحث اراد? آزاد انسان در تعیین سرنوشت وی است. در محتوای کتاب راز و لابه‌لای هر سطر و جمله تلاش نویسنده اثر، راندا برن، این بوده است تا در موضوع سرنوشت انسان کامل صحبت کند و زندگی فردی را موردنقد قرار دهد. راندا برن در کتاب راز درهای جدید از تفکر و نیروی ذهن را به روی خوانندگان خود گشوده است، راهی که این کتاب به‌ظاهر ساده را بسیار خواندنی و جذاب کرده و تا پایان داستان راز متوجه این امر نخواهید شد. ”

خشم و هیاهونویسنده: ویلیام فاکنرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر، نویسنده‌ی آمریکایی و به اعتقاد اکثر منتقدان بهترین اثر اوست. این نویسنده در سال 1949 به خاطر سهم منحصربه‌فرد، قدرتمند و هنرمندانه‌اش در رمان مدرن آمریکایی برنده‎ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد. فاکنر در کتاب خشم و هیاهو از زوال خانواده‌ی کامپسون می‌گوید. خانواده‌ای که چهار روز از زندگی‌اش از زبان چهار عضو آن روایت می‌شود. این روایت‌ها کاملاً متفاوت‌ اما مکمل یکدیگرند. راوی فصل اول بنجی است؛ فرد کندذهنی که ادراکش با دیگران متفاوت است و ماجراها را درهم و برهم نقل می‌کند. بیشتر هم از کدی دختر خانواده حرف می‌زند. راوی فصل دوم کونتین پسر بزرگ خانواده است. او بیشتر در ذهنیات و خاطراتش زندگی می‌کند؛ برای همین این فصل کمی حال و هوای شاعرانه دارد. راوی فصل سوم جیسون برادری سودجو و منفعت‌طلب است؛ حتی منفعتی که با مرگ دیگران نصیبش شود. و راوی فصل چهارم دیلسی است؛ کنیز سیاهپوست خانه که دانای کل هم هست. فهم این رمان شاید برای کسانی که در آغاز راه کتاب‌خوانی هستند، چندان ساده نباشد. شبیه پازلی پیچیده است که با پیدا شدن هر یک از تکه‌ها بخشی از واقعیت نمایان می‌شود. باید زمان گذاشت و سرنخ‌ها را به هم وصل کرد و منتظر نتیجه بود. کتاب خشم و هیاهو را صالح حسینی ترجمه کرده است. در بخشی از متن کتاب آمده است: «از میان نرده‌، لابلای گل پیچ‌پیچ، می‌دیدمشان که می‌زدند. رو به جایی که پرچم بود می‌آمدند و من از کنار نرده رفتم. لاستر کنار درخت گل توی سبزه‌ها را می‌کاوید. آن‌ها پرچم را بیرون آوردند، و آن‌ها داشتند می‌زدند. بعد پرچم را برگرداندند سر جایش و برگشتند به زمینِ بازی، و او زد و دیگری زد. بعد پیش رفتند، و من هم از کنار نرده رفتم. لاستر از درخت گل آمد و ما از کنار نرده رفتیم و آن‌ها ایستادند و ما ایستادیم و من، وقتی که لاستر توی سبزه‌ها را می‌کاوید، از لای نرده نگاه کردم. او زد «کدی، بگیرد.» آن‌ها از چمنزار گذشتند و دور شدند. من چسبیدم به نرده و دورشدنشان را تماشا کردم.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools