نگاهی اجمالی به کتاب“ هندرسون شاه باران نوعی رمان سیر و سلوک است پر از حرف های فلسفی و ماجراهای کمیک. داستان مردی است که دنبال معنای زندگی می گردد. مردی که همه چیز دارد. ثروت، خانواده، پایگاه اجتماعی ولی از زندگی راضی نیست. در تلاش برای کشف معنای زندگی سر از آفریقا درمی آورد و روزهای طولانی را با مردم قبایل دوردست اعماق آفریقا می گذراند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ میتوان حدس زد که گرتا در لحظه اصابت شلیک گلوله در کجای سِن قرار داشته و فاصلهاش با تفنگ اتللو یا آقای رازمیک هوانسیان چقدر بوده است. با توجه به همان زاویه? 65 درجه و فاصله? 50 سانتیمتری میان اتللو و دزدمونا، قاتل و مقتول در فاصله? نسبتا نزدیکی از یکدیگر قرار گرفته بودند و حتی برای لحظاتی هم به یکدیگر خیره شدهاند. به گفته? تماشاگران ردیفهای آخر، لحظهای که اتللو قصد داشته تا با شلیک گلولهای به زندگی دزدمونا و بعداً خودش خاتمه بدهد چندینبار با انزجاری که چندان هم درماتیک نبوده سرش را تکان داده و با حالت انترسانی به تماشاگران سالن نگاه کرده و با صدای بلندی فریاد زده است: «وقتی از من مینویسید بگویید که سخت اما بد دوست میداشت.» ”