نگاهی اجمالی به کتاب“ خالکوب آشوویتس سندی خارق العاده است که هفتاد سال پس از حوادثی که شرحش رفته است به دستمان رسیده و نهیبمان می زند، چگونه بسیاری داستان ها تا ابد ناگفته می مانند. به یادمان می آورد که هر یک از قربانیان بی شمار هولوکاست آدمی بوده با داستانی یگانه... و این قصه، قصه ای است یکتا، حتی با معیارهای قصه های هولکاست- با داستانی موثر، جسور و روحیه بخش و البته پنجره ای گشوده به یکی از وحشتناک ترین حوادث تاریخ بشر.
هدر موریس در این کتاب داستان لالی را با وقار و خودداری تعریف می کند، هرگز اجازه نی دهد صدای خودش در آن رخنه کند، همچنین نمی گذارد داستان عشق بر بافت بزرگتر آن یعنی دربدری، آسیب روانی و بقا چیره شود.
خالکوب آشوویتس داستانی است درباره هستی پهلو به پهلوی غایت رفتار بشر: خشونت حساب شده در کنار رفتارهای پیش بینی نشده و عاری از خودخواهی عشق. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ مالکوم کرشاو، شخصیت اصلی رمان هشت قتل حرفهای نوشتهی پیتر سوانسون در یک کتابفروشی به نام اُلد دِوِل در شهر بوستون کار میکند که بهطور تخصصی در کار فروش کتابها و رمانهای جنایی-معمایی است. رئیس وقت کتابفروشی روزی از مالکوم میخواهد که تولید محتوای وبلاگ فروشگاه را در زمینهی جنایی و معمایی بر عهده بگیرد. مالکوم که از خوانندگان قدیمی این ژانر به شمار میرود تصمیم میگیرد در وبلاگ کتابفروشی فهرستی از کتابهای منتخب را در ژانر جنایی منتشر کند؛ فهرستی با نام «هشت قتل حرفهای» که دربرگیرندهی آثاری از آگاتا کریستی، پاتریشیا هایسمیت، ایرا لوین، برکلی کاکس، جیمزام کین، جان دی مک دونالد، دانا تارتت و اِی میلن است. او این لیست پیشنهادی را در وبلاگ کتابفروشی منتشر میکند اما خبر ندارد قرار است درست بر سر همین موضوع در دردسری بزرگ بیفتد و پای پلیس افبیآی را به کتابفروشی اُلد دِوِل باز کند. ”