ماشین تحریر عجیب

کتاب صوتی

کتاب صوتی ماشین تحریر عجیب

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده تام هنکس

از پرفروش‌های نیویورک تایمز

نام اصلی: Uncommon type

ناشر: نشر نون

سال چاپ: 1397

شابک:

978-622-7064-95-7

خلاصه:

ماشین تحریر عجیب در ایالات متحده جای خود را در میان کتاب دوستان باز کرده و تام هنکس با این کتاب نشان داده علاوه بر مهارتش در بازیگری، قصه گویی شیرین و تواناست.او جهانی پر از شخصیت‌های چند وجهی ارائه می‌کند و همانند یک بازیگر یا نویسنده درجه یک، تصویری جامع از احساس را نیز با این قصه‌ها همراه می‌سازد، تصویری که طنز و تراژدی را در برمی‌گیرد.
هنکس علاقه خاصی به ماشین‌تحریرهای قدیمی دارد و مجموعه‌ای پر و پیمان از ماشین‌تحریر جمع‌آوری کرده‌است.در ماشین تحریر عجیب حضور ماشین تحریر گاهی بسیار ظریف و نامحسوس است و گاهی نقش اساسی در قصه ایفا می کند.بازیگر خلاق فیلم فارست گامپ می داند که در عصر دیجیتال ماشین تحریرها اشیایی تزیینی هستند و جهان هایی دیگر خلق می کنند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس آرش رستمی
انتخاب موسیقی آرش رستمی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: آذرماه 98

مدت زمان اثر: 14 ساعت و 30 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی پزشک دهکده پزشک دهکده

فرانتس کافکا

کتاب صوتی وضع بشر وضع بشر

هانا آرنت

کتاب صوتی شیر سیاه شیر سیاه

الیف شافاک

کتاب صوتی گنج گنج

گراتزیا دلددا

کتاب صوتی برای فرداها متشکرم برای فرداها متشکرم

والری تریرولیر

کتاب صوتی راز جنگل پیر راز جنگل پیر

دینو بوتزاتی

تازه‌های ماه‌آوا

در باب زندگی مینیمالیستینویسنده: فومیو ساساکیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ آیا از شلوغی و حجم زیاد وسایل خود خسته نشده‌اید؟ آیا تا به حال شده که بخواهید خودتان را از شر همه چیزهایی که دور خود جمع کرده‌اید خلاص کنید؟ اما چطور کتاب در باب زندگی مینیمالیستی با همین پرسش آغاز می‌شود. مینیمالیسم نوعی سبک زندگی است که در آن فرد متعلقات مادی‌اش را به حداقل می‌رساند. کم می‌خرد و کم مصرف می‌کند و از زندگی در بالاترین حد لذت می‌برد. کتاب در باب زندگی مینیمالیستی راز شادمانیِ زندگی را بازگو می‌کند، با ارائه راهکارها و اصولی که گام به گام نشان می‌دهد چطور سبک زندگی مینیمالیستی را پیاده کنیم و چطور با دور ریختن وسایل اضافه، ذهن و روح خود را سبک‌بال و آزاد سازیم. فومیو ساساکی، نویسنده جوان این کتاب، خود مسیری را پیموده که در این‌جا از آن صحبت می‌کند. کتاب در باب زندگی مینیمالیستی، کتابی است با اندیشه‌های نو و متفاوت که زندگی کردن را به طرزی متفاوت می‌آموزد. ”

حماسه ویچر- جلد دوم- شمشیر سرنوشتنویسنده: آنجی سپکوفسکیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مجموعه داستانی در دنیای گرالت ویچر که برخی از دوست‌داشتنی‌ترین شخصیت‌های این دنیا را معرفی می‌کند. یک کتاب غیرقابل از دست دادن برای طرفداران بازی‌ها و رمان‌ها. گرالت یک ویچر است؛ مردی که قدرت‌های جادویی‌اش با تمرین‌های طولانی و اکسیرهای مرموز تقویت شده و او را به جنگجویی قهار و قاتلی بی‌رحم تبدیل کرده است؛ اما او یک آدمکش معمولی نیست؛ کارش کشتن هیولاهای متنوع و اهریمن‌های خبیثی است که ویرانی به بار می‌آورند و به بی‌گناهان حمله می‌کنند. او در سرزمین‌ها پرسه می‌زند و به دنبال مأموریت می‌گردد؛ اما به تدریج متوجه می‌شود که بااین‌که برخی از شکارهایش کاملاً بدذات و شریر هستند، بعضی دیگر قربانی گناه، پلیدی یا سادگی شده‌اند. - بخشی از کتاب: آبله‌رو گفت: «حداقل سکه‌هامون سرجاشون موندن، کسی نیست که برای کشتن باسیلیسک بهش پول بدیم. بهتره دیگه برید خونه؛ اما در مورد وسایل و اسب اون افسونگر... خوب نیست که هدر بشن.» قصاب گفت: «آره، مادیان خوبیه و خورجین‌هاش پُرن. بیاین یه نگاهی بندازیم.» - چه‌کار دارید می‌کنید؟ مرد آبله‌رو با لحن تهدیدآمیزی گفت: «خفه شو، کدخدا. مزاحم نشو، وگرنه یه مشت می‌آد تو صورتت.» قصاب تکرار کرد: «مادیان خوبیه.» - از اسب دور شو، عزیز من. قصاب به‌آرامی سمت غریبه‌ای که ناگهان از پشت یک دیوار فروریخته سر درآورده بود برگشت، درست پشت جمعیتی که جلوی ورودی تونل ایستاده بودند. غریبه موهای قهوه‌ای مجعد و پرپشتی داشت، زیر کت کتان گشادش نیم‌تنه‌ای به رنگ قهوه‌ای تیره پوشیده بود، همراه با چکمه‌های بلند مخصوص سواری. مسلح نبود. او با لبخندی تهدیدآمیز تکرار کرد: «از اسب دور شو. اینجا چی داریم؟ یه اسب و خورجینش که متعلق به کس دیگه‌ای هستن؛ اما شما با طمع بهش چشم دوختین و می‌خواین بهش دستبرد بزنید. این کارِ شرافتمندانه‌ایه؟» آبله‌رو آرام دستش را داخل پالتوی خود فروبرد و به قصاب نگاهی انداخت. قصاب رو به جمعیت دست تکان داد، با اشاره‌ی او، دو جوان قوی‌هیکل با موهای کوتاه خارج شدند. هر دو چماق‌های سنگینی به دست داشتند، مثل آن‌هایی که برای بی‌هوش کردن حیوانات در کشتارگاه استفاده می‌شوند. مرد آبله‌رو درحالی‌که دستش را داخل پالتو نگه‌داشته بود، گفت: «تو کی هستی که به ما بگی چی شرافتمندانه‌ست و چی نیست؟» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools