نگاهی اجمالی به کتاب“ مقالات سونتاگ اغلب در دههی 1970 و در دوران اوج فمینیسم موج دوم نوشته شدهاند، اما امروزهروز بهشکل قابلتوجهی با چالشهای معاصر ما پیوند دارند. گاه بهشدت با مشغولیتهای کنونی ما در حوزهی زنان، جنسیت و فمینیسم همگام هستند و گاه بهشدت در تضاد و تعارض با آنها قرار دارند. امّا نکتهی قابلتوجه اینجاست که ورای همراستا بودن یا متعارض بودن ایدههای سانتاگ با دغدغههای کنونی ما، نوشتههایی که در کتاب صوتی جستارهایی دربارهی زن گردآوری شدهاند، میتوانند منبعی قابل رجوع برای پژوهشها و تأملات ما در این زمینه باشند. چرا که فارغ از ایدهی اصلی متون، جستارهای سوزان سانتاگ از اصالت و سنجیدگی بالایی برخوردارند.
چنان که تایمز میگوید، سوزان سانتاگ برای ارضای اشتهای روشنفکران به اندازهی کافی غذای فکری در اختیار آنها قرار میدهد. این تعبیر برای مجموعه جستارهای این کتاب نیز صدق میکند. این کتاب صوتی برای علاقهمندان حوزهی زنان و مطالعات جنسیتی اثری ارزشمند و رضایتبخش به شمار میرود. «استاندارد دوگانهی پیر شدن»، «جهان سوم زنان» و «زیبایی زن: منشأ ذلت یا منبع قدرت؟» عناوین جستارهایی هستند که در این کتاب میشنوید. چالشها و تحقیرهایی که زنان با افزایش سن با آنها مواجه میشوند، رابطهی میان آزادی زنان و مبارزهی طبقاتی و مسئلهی زیبایی و پیوند آن با جنسیت، مباحثی است که سوزان سانتاگ در کتاب صوتی جستارهای دربارهی زن آنها را حلّاجی میکند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ بندباز، سفری جذاب و بیسابقه به دنیای خویش است. "بندباز" سفری است در پی شادمانی و آزادی درونی، حادثهای که نگاهی نو و متفاوت را در مخاطب متولد میکند.
پیتر که از آزار و تمسخر هانس و دنیل به تنگ آمده، در راه مدرسه با آنها گلاویز میشود و از آن دو کتک میخورد. اما آنچه حقیقتا او را رنج میدهد، درد جسمانی نیست؛ سایهی غولآسای «آدمبزرگ»هایی است که اینجا هم مثل همهجا بالای سرش ایستادهاند و سیل قضاوتهای رنگارنگشان را بر سرش هوار میکنند... دست مهربان تام، دبیر علوم بر روی شانهاش، پیتر را از فکر بیرون میآورد... تام، از زندگی، آدمها، دنیا و همهچیز، حرفهای تازه و عجیبی به پیتر میزند. حرفهایی که تابهحال هیچکس به او نگفته و در هیج مدرسهای هم یاد نمیدهند و بهقول تام، اصلا نمیخواهند که تو بدانی... در مسیر داستان اتفاقات گوناگونی رخ میدهد که هر یک، صحنهی تازهای را از زندگی و روابط آدمها پیش چشم پیتر میگذارند....
"بندباز” سعی دارد تولد رنجها و تضادهای آدمی را از کودکی ریشهیابی کند و به او نشان دهد که اطرافیان، چگونه با تحمیل باورهای کور و ظالمانه، نهال پررنجی را در روان او کاشتند و او را به مسیری غریب و پردلهره انداختند و با این کار، وجود شاد و آزادش را بازیچهی خشم و افسردگی کردند.
رمان «بندباز»، دانش «خودشناسی» را از حالت شعارهای دور از ذهن درآورده و آن را بهشکل یک بینش روشن فکری و عملی معرفی میکند. از جذابیتهای کمسابقهی «بندباز» آن است که پیام نغز مولوی را به زبانی ساده و در قالب داستانی امروزی برای خواننده بازگو میکند. در این کتاب از علم، فلسفه و عرفان شرق و غرب در بیان واقعیتها استفاده شده است. بهخصوص نگاه عمیق و عارفانهی مولانا بههمراه داستانهای جذاب مثنوی، رنگ و بویی لطیف و دلپذیر به داستان بخشیدهاند. «بندباز»، راه خلاصی از چنگال رنج و خودباختگی را در بیدار شدن بر ایدهآلهای تحمیلی و انتظارات ظالمانه میداند، و خواننده را تا پای گذاشتن به جادهی این بیداری، همراهی میکند. ”