نگاهی اجمالی به کتاب“ نویسنده با لحنی موجز و صمیمی به مسائل هستیشناسانه پرداخته و با نگاهی ساده به روایت مسائل پیچیدهای رفته که حرف زدن راجع به آن خود الفبای خاصی را میطلبد.
جهانی که نویسنده ترسیم کرده دچار چنان سکوتی است که در تمام نقاط داستان مشهود و قابل لمس است.
البته این سکوت تا انتهای داستان حاکم است یعنی تا آنجا که شخصیت داستان به امریکا سفر میکند. بعد از رفتن او به نیویورک فضای داستان رنگ و بوی دیگری گرفته و به گونهای شلوغ و بیبند و بار به چشم میآید.
خلوت بودن فضای داستان بیش از هر چیز بر تنهایی قهرمان داستان تاکید دارد.
مهمترین شاخصه «ابر ابله» تنهایی آن است. تا آنجا که به نظر میرسد در جهانی که پیش رویمان قرار دارد او تنها جنبنده آن است.
اما «ابر ابله» برای فرار از تنهایی و انزوایش به اشیا پناه میبرد و خود را با آنها میشناسد.
روایت داستان اول شخص است و قصه اصلی روی مرز باریکی بین شرح حال و داستان حرکت میکند.
«ابر ابله» ما را به یاد دو شخصیت مهم در تاریخ رمان میاندازد که هر کدام به شکلی دردناک استعارهای از انسان قرن بیستم بودند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ من قصد دارم در این کتاب توصیههایی کاربردی به شما ارائه دهم تا به کمک آنها در برابر بسیاری از بیماریها از خود محافظت کنید. این توصیهها درک متفاوتی از علم پزشکی است و با استفاده از منابع ویژه خود، خواهیم توانست زرهمان را در برابر آسیبها مقاومتر کنیم. جسم و روح ما دائماً با یکدیگر در تعاملند و گنجینههایی واقعی هستند که باید آنها را بهدرستی بشناسیم و هر روز از آنها محافظت کنیم. این توصیهها به پنج بخشی تقسیم میشوند که ستون سلامتی ما هستند: تغذیه، مدیریت بدن، مراقبتهای روزانه، محافظت از مغز و درنهایت، رازهای خودکنترلی و خوشبینی. ”