نگاهی اجمالی به کتاب“ این کتاب پیشتر با نام «ماندن در وضعیت آخر» ترجمه و منتشر شدهاست. آیا زندگی شما پشت سر هم به چیزی دلتنگ کننده بدل میشود؟ آیا هفته شما به شکلی پیش میرود که با توصیف زیر سازگار است: "هر روز صبح از خواب بیدار شدن و احساس خوبی درباره آن داشتن و دریافت نوازشهای آشنایی که تازههای روز مانند قطرات آب به سر و روی تو میپاشد و همچنین آگاهی از این که حساب بانکی ات خالی نیست و این که سردرد نداری. روز اول، عالیست! روز دوم، بله این هم عالیست! روز سوم، خوب شکایتی ندارم. روز چهارم، حرفی برای گفتن ندارم. روز پنجم، خمیازه. خدا را شکر جمعه هم از راه رسید. شب روز پنجم، افراط در نوشیدن. روز ششم، هولناک است و سرم دارد میترکد. روز هفتم، استراحت و بازیابی سلامتی." آیا این همه آن چیزیست که هست، هفتهای اندکی مصیبت بار بعد از یک هفته دلتنگ کننده دیگر، روزنامه صبحی که دور انداخته شده، فنجان شخصی قهوه که دیگری آن را برداشته و استفاده میکند، ناخنی که ریشه کرده و اذیت میکند، گلگیر اتومبیل داغان شده و "اگر امشب باران بیاید افتضاح میشود". خوب که چی؟ با توجه به این واقعیت که زندگی ما چقدر کوتاه است، برخی از ترسهایمان به نظر بسیار احمقانه و سادهلوحانه میرسند. چرا باید تمام مدت نگران این باشیم که چه وقت میتوانیم بیشتر اوقات اعتماد به نفس داشته باشیم؟ ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب وابستگی متقابل نوشتهی ملودی بیتی با موضوع خودیاری، روابط خانوادگی و بهداشت شخصی نوشته شده است. این کتاب اولین بار در سال 1986 منتشر شد و تا سال 2009 در 25 نوبت در آمریکا تجدید چاپ شد و بیشاز 5 میلیون نسخه از آن در سراسر جهان فروخته شد. کتاب وابستگی متقابل به میلیونها نفر در جهان کمک کرده تا رفتار بیمارگونهی خود را در وابستگی متقابل ترک کنند.
ملودی بیتی در این کتاب استقلال فردی و ارزشهای فردی را در قالب داستان های آموزنده، تفکرات و تمرینهای این کتاب به مخاطب میآموزد و جهان پیچیدهی وابستگی متقابل را به یک نقشه ساده و قابل فهم تبدیل میکند. خواننده در نهایت به کمک مسیری که ملودی بیتی آن را نشان میدهد میتواند از وابستگی متقابل رها شود و به شادی و خوشبختی دست پیدا کند.
ملودی بیتی دربارهی محتوای این کتاب میگوید: «این کتاب دربارهی چگونه کمک کردن به شخص معتاد یا هرگونه افراطکار دیگر نیست، اما با مداوای شما احتمال بهبود معتاد نیز افزایش مییابد. کتابهای زیادی دربارهی کمک به معتادان وجود دارد، اما این کتاب به خطیرترین و ناشناختهترین وظیفهی شما میپردازد و آن اینکه شما برای بهبود خود چه باید بکنید». ”