نگاهی اجمالی به کتاب“ شما نباید دنبال معجزه بگردید؛ شما خودتان معجزهاید. جول اوستین نویسنده پرفروش نیویورک تایمز در کتاب فکر بهتر، زندگی بهتر از شما میخواهد تا به قدرت ذهن و عصاره وجودتان باور داشته باشید و با این اعتقاد بکوشید به تمامی خواستهها و رویاهایتان دست پیدا کنید.
درباره کتاب فکر بهتر، زندگی بهتر:
طرز تفکر شما بر روی تقدیرتان تأثیر بسزایی دارد. کتاب فکر بهتر، زندگی بهتر با ایدههایی که ارائه میدهد به شما کمک میکند تا با برنامهریزی دوبار? ذهنتان بتوانید به موفقیتها و اهداف تازه در سطوح بالاتر دست پیدا کنید. شما آماده میشوید تا به مدیریت تمام اموری که بر سر راهتان قرار میگیرد بپردازید.
اگر اندیشههای ناامیدکننده را با خودتان نگه دارید و بر روی آنها تمرکز کنید، به جای به دست آوردن فرصتهای پی در پی، برای خود محدودیتهای بسیاری ایجاد خواهید کرد. فکر بهتر، زندگی بهتر یک ابزار کارآمد برای پاک کردن تفکر مخرب به شما میدهد و توان مهار افکار و زندگی موفقیتآمیز را به شما هدیه میکند. زمانی که بیاموزید اندیشههای بد را پاک و بر ارزشهایی تمرکز کنید که خداوند به شما بخشیده است، درست از راههایی که تصورش را هم نمیکنید مورد لطف پروردگار قرار خواهید گرفت. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ انسان از زمانهای بسیار دور به شناخت جنبههای پنهان روح و روان خود همت میگماشته و دلیل اصلی آن گرایش شدید مذهبی بوده است. ما انسان ها از قدیم به دنبال برقراری تعادل بین بخشهای تاریک و روشن وجودمان بودهایم. شیطان را به خاطر میآورید که در ابتدا فرشتهی مقرب درگاه الهی بود و درواقع همان وسوسههایی باعث کبر و کفر شیطان شد که ما هم با آنها روبه رو هستیم؟
همیشه به ما گفته شده است که مراقب باشیم تحت تاثیر نیمهی پنهان و تاریک وجودمان قرار نگیریم. دبی فورد در کتاب جویندگان نور در نیمه تاریک وجود به راهکارهایی تازه و دست اول به خوانندگانش ارائه میدهد تا بتوانند برای همیشه این بخش از وجود خود را بپدیرند و با آن زندگی کنند.
کتاب جویندگان نور در نیمه تاریک وجود نوشتهی دبی فورد است. این کتاب برای نخستین بار در سال 1998 منتشر شد و از همان ابتدای انتشارش در فهرست کتابهای پرفروش قرار گرفت. این کتاب کتابی امید بخش و دلپذیر است و به خوانندگان نشان میدهد که چگونه باید نیمهی تاریک وجودشان را دوست بدارند، آن را بپذیرند و بتوانند با آن همزیستی کنند. دبی فرود دربارهی نوشتن این کتاب مینویسد: «سالهای سال بود که بسیاری از شاگردانم که میخواستند با جنبههای تاریک وجود خود روبه رو شوند و من سالها به آنها مشاوره میدادم از من یک سوال تکراری را میپرسیدند. باید برای هر نسل راهی تازه پیدا کنیم تا بتوانیم این مبحث را به طریقی مثبت یا منفی، مورد بررسی قرار دهیم. نیمهی تاریک وجود لزوماً بار منفی ندارد بلکه شامل مواردی است که ضمیر خودآگاه ما از آن خبر ندارد.» ”