نگاهی اجمالی به کتاب“ چارلز دیکنز در این کتاب از منظر شخصی که گرفتار بیخوابی است به عصر و زمانهی خود نگریسته، وقتی تصمیم میگیرد تا با پیادهروی در ساعات محدودی در لندن بر این بیخوابی غلبه نماید و در طول این سفرهای کوتاه با بیخانمانی، مستیها و شرارت در خیابانها روبرو میگردد. دیکنز همچنین از روزگار کودکی خود در این شهر مینویسد و رونق روزافزون مغازههای شرطبندی . از مکانهای مخصوص فروش تنباکو تا شرکتهای کفن و دفن. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ قصه عشقیتان را شروع کنید: من در سن 88 سالگی میتوانم بگویم که سلامتی و شادمانی مهمترین دغدغه زندگی من است. بسیاری از شما که کتابهای مرا خواندهاید، میدانید که من دوران کودکی راحتی را پشت سر نگذاشتم و در بخش زیاد زندگیام از پول و تحصیلات کافی برخوردار نبودم. بعد چیزی را کشف کردم که جریان سلامتی و زندگی مرا متحول ساخت؛ من به این باور رسیدم که اندیشه ما و هر فکری که به ذهنمان خطور میکند، آینده ما را خلق خواهد کرد. این ایده ساده و به ظاهر کوچک مسیر زندگی مرا تغییر داد. من به این نتیجه رسیدم؛ اگر بتوانم آرامش، سلامتی و هماهنگی در ذهنم ایجاد کنم، همین روند را میتوانم در بدن و در دنیایم بیافرینم. کتاب حاضر، کتابی در ارتباط با تازهترین تحولات نیست. این کتاب درباره این مطلب بحث میکند که چگونه میتوانید برای خود زندگی را تدارک ببینید که از شما حمایت کند و در مسیر اعتلای شما قدم بردارد. بحث اصلی، در کتاب حاضر این است که میتوانید خود را بیشتر دوست داشته باشید. کتاب حاضر درباره خرد التیامیافته است که با برنامه پرمشغله شما همخوانی دارد. این کتاب به شما آموزش میدهد که شما مهم هستید، جایی در میان استرسها، سروصداها و کارهای روزانه هنوز فضایی برای اینکه به خودتان برسید، وجود ندارد. من و همکارانم که این کتاب را نوشتهایم، به شما میگوییم چگونه میتوانید فضایی پیدا کنید که احساس خوبی به شما بدهد. ”