نگاهی اجمالی به کتاب“ گاهی آدمها دنبال روش میگردند، شاید خودشان هم ندانند اما چون خود را گم میپندارند، اغلب شکست خوردهترین افراد دنیا میشوند. کتابی که به شما معرفی خواهیم کرد نوشتهی فرد پولدار و موفقی است که اگر صادقانه بگوییم بخش اعظمی از زندگیاش آرزوی ماست. نویسندهی این کتاب، آنتونی رابینز یک جملهی بینظیر در این کتاب دارد:
«افراد موفق اغلب شکست خوردهترین مردم دنیا هستند.» بله... فکر کنم این جمله با احساس شما تشابه زیادی دارد. و این پاسخ تکراری که «تو چی میدونی تو زندگی من چه خبره!»
اما چرا شکست خوردههایی که رابینز میگوید، تعریفی از افراد موفق است و شکست خوردههایی که میپنداریم و میبینیم، بدبختهایی که هی بدشانسی میآورند؟
خواندن کتاب «موفقیت نامحدود در 20 روز» و استفاده از الگوهای آن به این معنی نیست که دیگر شکست نخواهید خورد. بلکه دقیقا به این مفهوم است که شما با امتحان روشهای جدید برای پیدا کردن راه و مسیر موفقیت، بسیار بیش از پیش شکست خواهید خورد. چرا که افراد موفق وقتی متوجه میشوند آنچه انجام میدهند، فایده و سود لازم را ندارد، فورا راه حل بهتر و اصلاحشدهتری را امتحان میکنند. حتی بدون اینکه به راه قبلی احساس پایبندی داشته باشند یا تغییر مسیر را مساوی با شکست بدانند.
برای افراد موفق زندگی درست شبیه چیدن و قرار دادن تکههای پازل در کنار هم است. آن قدر این کار را تکرار خواهند کرد تا نقش مورد علاقهشان را پیدا کنند. در بن بست گیر نکنید! این پیام رابینز است. اگر رابطه عاطفی، شغل فعلی، خانواده یا هر چیزی که فکر میکنید شما را به هدف نمیرساند، به بن بست رسیده، توانایی تغییرش را داشته باشید. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ یاسمن خلیلیفرد در مجموعه داستانهای فکرهای خصوصی سعی کرده تا به روابط و دغدغه آدمهای امروزی بپردازد. او مشکلات جامعه مدرن را جانمایهی داستانهای این کتاب قرار داده است و در بیشتر داستانهای این مجموعه میبینیم که طبقهی متوسط جامعه چطور با گرفتاریها و دغدغههایی از جنس اجتماع امروز خود ما دست و پنجه نرم میکنند. خلیلی فرد در داستانهای قبلی هم رویکرد اجتماعی خود را نشان داده است. او به زبانی ساده و صمیمی توانسته در این مجموعه هم مخاطب را با مردم جامعه آشناتر کند. به نوعی میتوان گفت که این کتاب پلی است بین خواننده و جامعه. داستانهای این مجموعه قهرمانپرور نیستند آنها شخصیتهایی هستند از بین خود ما و مردمی که هر روز با آنها مواجه هستیم. قصههایشان ملموس و باورپذیر است و فاصله آنها با ما بسیار کم است. فضاسازی و خلق شخصیتهای این کتاب به عشق، نفرت، حسرت و ناکامیهایی گره خوردهاند که مخاطب گاهی در معرض قضاوت و گاهی با همدردی در انتظار سرنوشت آنهاست. یکی دیگر از نکاتی که خواننده را برای انتخاب این کتاب مجاب میکند تقابل شخصیتهای این داستانها با اصول و سنتهاست که در نوع خود با مهارت و ریزبینی نوشته شده است. ”