نگاهی اجمالی به کتاب“ رمان صوتی دجله به حال تو ناله کند نوشته امیلی ین بلفتو راوی تراژدی زنکشی در خاورمیانه و مخصوصاً عراق است. در کشوری جنگزده، اشغالشده، درگیر تروریسم و عملاً بدون حکومت، توجهات همیشه به مسائل سیاسی معطوف است اما در لایههای پایینتر جامعه و در میان حاشیهنشینها، بحرانهای هولناکتری وجود دارد که زیر اخبار سیاسی دفن شدهاند. تعصب، زنستیزی و زنکشی ازجمله همین فجایع هستند که کسی به آنها اهمیت نمیدهد یا سعی میکند نادیدهشان بگیرد و آنها را ناچیز بشمارد. حتی در عصر حاضر، با تغییر شاخصههای فرهنگی و بالا رفتن سواد، باز هم جزماندیشی وجود دارد و قربانی میگیرد و حضور آمریکا و تغییر دولتها هم نتوانسته خللی در این عقاید بهوجود آورد. بهاینصورت در کوران جنگ و بمباران، هنوز هم زنکشی در بسیاری از مناطق مثل مناسکی مقدس اجرا میشود... ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب مادام بوآری یکی از آثار شاخص گوستاو فلوبر، نویسندهی فرانسوی است. مهستی بحرینی این کتاب را به فارسی برگردانده است. نوشتن این کتاب برای فلوبر پنج سال طول کشید و انگیزهاش برای نوشتن آن تنها پیشنهاد دوستانش بود. آنها اثر قبلی فلوبر را خوانده بودند و موردپسندشان واقع نشده بود؛ بنابراین او را تشویق کردند در مورد یکی از اشخاصی که میشناسند یعنی «دلونه» داستان بنویسد. فلوبر هم این کار را انجام داد. دلونه در کتاب نقش دکتر را ایفا میکند و مادام بوآری همسر اوست. مادام بوآری مشهورترین کتاب گوستاو فلوبر است؛ اما خود فلوبر ترجیح میداد با آثار دیگرش او را بشناسند. آثاری مثل تربیت احساسات که از نظر اغلب منتقدان کتاب بسیار بزرگی است. شهرت مادام بوآری به این خاطر بود که برای اولین بار در مورد خیانت یک زن به همسرش نوشته شد و همان موقع هم مخالفان زیادی داشت. در این رمان ما تأثیر قصههای عاشقانه را بر ذهن و ایدئالهای یک فرد میبینیم. مادام بواری قبل از آشنایی با همسرش رمانهای عاشقانهی بسیاری میخواند و همین قضیه تفکر او را در مورد ازدواج و هیجانات آن دگرگون کرده بود. او همانطور که زندگی در خانهی پدریاش را ملالآور میدید، بعد از آن زندگی با همسرش که مرد بسیار سختکوش و تحصیلکردهای بود، برایش ملالآور به نظر میرسید. او مرد رویاهایش را آرزو میکرد؛ کسی که حضور احساسی فوقالعادهای داشته باشد و او را به هیجان آورد و در عین حال همهجوره او را درک کند. بسیاری از بزرگانِ رماننویسی مانند ماریو بارگاس یوسا، میلان کوندرا و جولین بارنز، این اثر را ستودهاند و آن را بزرگترین رمان نوشتهشده تا به امروز میخوانند. ”