نگاهی اجمالی به کتاب“ اعتراض کردن به مسائل مختلف میتواند عواقب ناخوشایندی را به انسان تحمیل کند و به او احساس گناه دهد. قاطعیت و لب به اعتراض گشودن مسئلهای است که باید در بستر فرهنگی، اقتصادی و روانشناسی بررسی گردد. مانوئل اسمیت در کتاب «روانشناسی اعتراض»، این مقوله را از جنبههای مختلف مورد تحلیل و بررسی قرار داده است و به دنبال آن سلطهجویی را نقد میکند و راهکارهایی برای مقابله با آن ارائه میدهد.
آیا اعتراض ابزاری برای خدمت به بشریت است یا وسیلهای برای ایجاد آشوب؟ اعتراض منجر به ظلم میشود یا عدالت را به ارمغان میآورد. آیا اعتراض رفتاری کودکانه است یا بالغانه؟ در دنیای متمدن امروزی گفتگو یک ابزار بسیار مهم برای برقراری ارتباط تلقی میشود که میتوان از این ابزار درجهت بهبود ناهنجاریهای جامعه نظیر سلطهجویی افراد بهره برد.
قاطعیت نیز یکی از مفاهیم مهمی است که مانوئل اسمیت به طور مفصل آن را توضیح داده است و از لزوم آن در شرایط مختلف زندگی صحبت کرده است. به عقیدهی او برای داشتن جامعهای سالم و بدور از آفت سلطهجویی باید فرهنگ قاطعیت را افزایش دهیم. او در کتاب خود این مسئله را از دوران کودکی مورد کنکاش قرار داده است. مثلا زمانی که پدر و مادر با قطعیت بسیار مانند یک فرمانده با کودک رفتار میکنند باعث میشود حق طلبی زیادی به کودک تلقین میشود و او در آینده میتواند هر کاری را انجام دهند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کلارا و خورشید رمان بزرگیست. یک اثر علمیتخیلی و پادآرمانشهری که رنگوبوی آثار ماندگار و بزرگ کلاسیک را هم میدهد. معمولاً برندگان نوبل ادبیات، کتابی که بعد از اخذ جایزه منتشر میکنند بدترین کتاب زندگیشان است چون حالا انتظارات از نویسنده بهشدت بالا رفته و همه منتظر یک شاهکارند؛ اینجاست که ایشیگورو واقعاً دست به خلق یک شاهکار زده است. شاهکار بالاجبار… - خلاصه داستان: کلارا یک آ.اف است. یک نمونهی خاص از رباتهایی انساننما که برای همراهی کودکان و نوجوانان طراحی و ساخته شدهاند. او در ادامهی مسیر مکاشفهگونهی شازدهکوچولووارش با جوسی دختربچهای که یک بیماری خاص دارد همراه میشود. رابطهی کلارا و خورشیدخان بسیار عجیب و روحانیست. سروکلهی یک ماشین دودزا پیدا میشود و در این میان آیا ریک در جوسی عشق حقیقی خود را یافته است؟ شیوا مقانلو دربارهی جدیدترین رمان ایشی گورو نوشته است: «کلارا و خورشید را رمانی ساده و باشکوه میدانم، رمانی که هر مخاطبی را با هر سن و معلوماتی درگیر میکند و تا انتها میکشاند. کلارا ناظر فروتن و خاموش جامعهی ما آدمهای بالغ است که بهدست خودمان جهان را از عاطفه تهی کردهایم و حالا با هزار بهانه و سختی در پی حفظ آخرین بارقههای عشقیم. از این منظر، کلارا و خورشید شاید پاسخی کوتاه و زیبا باشد بر سؤال قدیمی و پیچیدهی انسان بودن یعنی چه؟» - دربارهی نویسنده: کازوئو ایشیگورو، داستاننویس، فیلمنامهنویس و موسیقیدان انگلیسی، از تحسینشدهترین نویسندگان معاصر جهان بهشمار میرود. ایشیگورو در تمام این سالها بهشکلی مداوم و خستگیناپذیر در کار خلق هنری بوده است. او در کنار نوشتن یک مجموعهداستان و چند داستان کوتاه پراکنده و چهار فیلمنامه و چند ترانهی متن برای آلبومهای موسیقی، بیشتر بهعنوان رماننویسی مورد توجه و تحسین واقع شده که یکبهیک آثارش موفق ظاهر شدهاند: هنرمندی از جهان شناور (1986، برندهی جایزهی کتاب کاستا، نامزد جایزهی بوکر)، بازماندهی روز (1989، برندهی جایزهی بوکر)، تسلیناپذیر (1995)، وقتی یتیم بودیم (2000، نامزد جایزهی بوکر)، هرگز رهایم مکن (2005، یکی از صد کتاب برگزیدهی قرن بهانتخاب نشریهی تایمز، نامزد جایزهی بوکر)، و غول خفته (2015). ایشیگورو نشان عالی هنر و ادب از کشور فرانسه، نشان عالی خورشید فروزان از کشور ژاپن، نشان شوالیهی والامقام از انگلستان، و چندین جایزه و نشان فرهنگی مهم بینالمللی را هم دریافت کرده و چند اقتباس سینمایی موفق نیز براساس آثار او ساخته شده است. اما از همه مهمتر، ایشیگورو در سال 2017 بهخاطر مجموعهآثار خود برندهی جایزهی ادبی نوبل شده است. بیانیهی کمیتهی این جایزه او را چنین توصیف کرده: «کسی که با رمانهایش، رمانهایی نمایشگر عواطف بسیار نیرومند، ورطهای را آشکار میکند که زیر احساس واهی ارتباط ما با جهان هستی نهفته است.» «کلارا و خورشید» نخستین رمان این نویسندهی مطرح بعد از دریافت جایزهی نوبلش است. کازوئو ایشیگورو چهار سال پس از اخذ جایزهی ادبی نوبل، باز هم با این کتاب نشان میدهد که همیشه نوبل ادبی جایزهای سیاسی نیست و گاهی هم میشود که هیئت داوران نوبل درست به هدف زده باشند. - برشی از این رمان: نسل ما هنوز احساسات قدیم رو توی خودش داره، یه بخشی از وجودمون اون احساسات رو رها نمی کنه. حالا اون بخشی که می خواد احساسات رو نگه داره معتقده که درون هرکدوم از ما یک چیز دست نیافتنی هست، یک چیز منحصر به فرد که قابل انتقال نیست. از دیگر آثار شیوا مقانلو که توسط نشر نیماژ منتشر شده میتوان به مجموعهداستان «آدمهای اشتباهی» و رمان «اسرار عمارت تابان» و ترجمهی مجموعهداستان «اول شخص مفرد» نوشتهی هاروکی موراکامی و رمان «آدمماهی» نوشتهی کوبو آبه اشاره کرد. ”