نگاهی اجمالی به کتاب“ چارلیز واینوود و سیلاس نش، از زمانی که یاد گرفتند راه بروند، بهترین دوست هم بودند. از سن چهاردهسالگی عاشق هم شدند. امااز امروز صبح... کاملاً با یکدیگر غریبه هستند. اولین خاطراتشان، اولین دعوایشان و اولین لحظهای که عاشق یکدیگر شدند... همهچیز را فراموش کردهاند. چارلیز و سیلاس باید باهم پرده از اتفاقی که برایشان افتاده است بردارند و دلیلش را بفهمند؛ اما هرچه بیشتر پیش میروند و بیشتر در مورد خوشان میفهمند... بیشتر برایشان این سؤال پیش میآید که چرا از همان ابتدا، رابطهشان را باهم شروع کردند؟ چارلی هرکاری میکند تا فراموش کند و سیلاس هرکاری میکند تا بهیاد آورد... ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کتاب بذرت را کجا میکاری؟ اثر جان گوردون، داستانی آموزنده و دوست داشتنی برای کسانیست که احساس هدفمندی، اشتیاق و شادمانی بیشتر را در زندگیشان جست وجو میکنند. این کتاب سرشار از جملات پرمحتوا و جالب است که شما را به خواندن آن علاقمند می کند.
اگر هدفتان را میجویید و آماده هستید تا تفاوتی سازنده را در زندگیتان یا جهان به وجود آورید پس بکوشید. این بذر را در مکانی مناسب بکارید. با شخصیت داستان همراه و همگام شوید و به حقایق مطرح شده در کتاب بذرت را کجا میکاری؟ توجه کنید تا بهتر بتوانید درباره? مکان مناسب برای کاشتن بذر وجودتان تصمیم بگیرید. ”