نگاهی اجمالی به کتاب“ پروفسورهسکتبل مدیرمدرسه پرایری که بطور اختصاصی آموزش فرزند اشخاص بلندپایه و ثروتمند را به عهده دارد سرآسیمه به آپارتمان هولمز میآید ودرخواست کمک میکند . پسر ده ساله دوک هولدرنس شب گذشته به شکل عجیب و غیرمنتظرهای ناپدید شدهاست وآبروی مدرسه و شخص دوک (که رابطه شخصی ناموفقی با همسرش داشته است) در خطر است. هولمز بلافاصله با همراهی دکتر واتسون خود را به مدرسه میرساند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ بسیاری از ما درست از لحظهای که از خواب بیدار میشویم مورد هجوم انواع استرسها قرار میگیریم. نکند به اتوبوس نرسم؟ اگر دیر برسم بخشی از حقوقم را در پایان ماه بابت تأخیر از دست میدهم. نکند کارم مورد رضایت کارفرمایم نباشد؟ با احساس گناه و عذاب وجدانی که والدینم به من منتقل میکنند چگونه کنار بیایم؟ لپتاپی که قرار بود هفتهی پیش بخرم سه میلیون گرانتر شده؛ مابقیاش را از کجا جور کنم؟ با چکی که موعد پاس کردنش امروز است چه کار کنم؟ ماشین به خرج افتاده، هزینههایش را از کجا فراهم کنم؟ اگر تا آخر ماه دخلم با خرجم نخواند از کی پول قرض بگیرم؟ هر کدام از ما در زندگی استرسها و اضطرابهای خودمان را داریم. برای برخی چالشهای کاری بیشتر مضطربکنندهاند و برای عدهای دیگر تنشهای درونی یا روابط فردی. اما ما چارهای جز تلاش برای جان سالم به در بردن از زیر فشار این حجم از استرس نداریم. ما محکومیم که با ناملایمتیها بجنگیم و زنده بمانیم و به موفقیت دست پیدا کنیم. ”