اعترافات رمان‌نویس جوان

کتاب صوتی

کتاب صوتی اعترافات رمان‌نویس جوان

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی: Confessions of a young novelist

ناشر: نشر روزنه

سال چاپ: 1398

شابک:

خلاصه:

این کتاب مجموعه چهار درس گفتار است که در یکی از دانشگاه های آمریکا ایراد شده است. اکو با طنز مخصوص به خود می گوید از این جهت عنوان رمان نویس جوان را بر خود نهاده که اولین رمانش یعنی نام گل سرخ را در سال 1980 و در پنجاه و چند سالگی منتشر کرده؛ پس به این ترتیب خودش را رمان نویسی جوان و البته با آینده ای پیش رو به شمار می آورد، رمان نویسی که تاکنون شش رمان نوشته و احتمالا طی پنجاه سال آینده رمان های زیاد دیگری منتشر خواهد کرد.
اکو در این کتاب از منظر یک نظریه پرداز ادبی به تفاوت های نویسندگی خلاق با نویسندگی آکادمیک می پردازد و تجربیات خود را در زمینه رمان نویسی با خوانندگان در میان می گذارد.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس سروش اعتصامی
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 6 ساعت و 48 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی مسخ مسخ

فرانتس کافکا

کتاب صوتی بیابان تاتارها بیابان تاتارها

دینو بوتزاتی

کتاب صوتی وضع بشر وضع بشر

هانا آرنت

کتاب صوتی گریز پا گریز پا

آلیس مونرو

کتاب صوتی شب های روشن شب های روشن

فئودور داستایفسکی

کتاب صوتی سوپرمارکت شبانه روزی سوپرمارکت شبانه روزی

سایاکا موراتا

تازه‌های ماه‌آوا

سیزده دلیل براینویسنده: جی اشرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ با تمام عضلات بدنم که باهم متحدانه می‌خواهند از حال بروم، مقابله می‌کنم. همه‌ی عضلاتم انگار باهم از من می‌خواهند به مدرسه نروم. می‌خواهند به‌جای دیگری بروم و تا فردا پنهان شوم؛ ولی اهمیتی نداشت، هر وقت به مدرسه برمی‌گشتم، مجبور بودم با آن آدم‌های داخل نوارها روبه‌رو شوم. به ورودی پارکینگ نزدیک می‌شوم. جایی که تخته‌سنگ بزرگ و حکاکی شده‌ای با پیچکی که به دور پایه‌ی آن پیچیده شده قرار دارد. روی آن نوشته یادبودِ سال 1993. در طول این سه سال، بارها از جلوی این تخته‌سنگ عبور کرده‌ام؛ اما هیچ‌وقت پارکینگ را به این شلوغی ندیده بودم. حتی یک‌بار، چون هیچ‌وقت این‌قدر دیر به مدرسه نمی‌آمدم. تا امروز. به دو دلیل. یک: بیرون دفتر پُست منتظر ایستاده بودم. منتظر بودم باز کند تا جعبه کفشی پر از نوار کاست را پُست کنم. ”

نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان #10 "گلوی پولادی" - نویسنده میخائیل_بولگاکف با صدای آرش رستمی ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools