روشنایی روز

کتاب صوتی

کتاب صوتی روشنایی روز

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از
نویسنده یان فلمینگ

داستان‌هایی از ماموریت‌های جیمز باند

نام اصلی: The Living Daylights

ناشر: روزگار نو

سال چاپ: 1392

شابک:

978-622-7057-96-6

خلاصه:

یان‌فلمینگ نویسنده انگلیسی و خاق داستان‌های مشهور جیمز باند بود. این کتاب شامل دو داستان است، در داستان اول این مجموعه جیمز باند خوش‌مشرب و آدم‌کش به برلین اعزام می‌شود تا به فرار یکی از جاسوس‌های انگلیسی که در معرض کشته‌شدن بوسیله یک تک‌تیرانداز روس است، کمک کند. در داستان دوم قتل یک پیک موتورسوار معمایی است که تنها جیمزباند از عهده حل آن برمی‌آید.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس فروغ بهرامی
انتخاب موسیقی رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

تاریخ تولید اثر: آبان ماه 97

مدت زمان اثر: 2 ساعت و 4 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی پزشک دهکده پزشک دهکده

فرانتس کافکا

کتاب صوتی شیطان به قتل می‌رسد شیطان به قتل می‌رسد

آگاتا کریستی

کتاب صوتی هشت قتل حرفه‌ای هشت قتل حرفه‌ای

پیتر سوانسون

کتاب صوتی نوادگان نوادگان

کارن ام.مک‌منس

کتاب صوتی قتل خانم مک گینتی قتل خانم مک گینتی

آگاتا کریستی

تازه‌های ماه‌آوا

دخترک کبریت فروشنویسنده: هانس کریستیان اندرسنRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ آن هنگام که در خانه گرم و راحت خود به آسودگی زندگی را می گذرانیم فراموش نکنیم که شاید در نزدیکی ما کسی برای زنده ماندن به گرمای محبت ما نیازمند باشد. ”

و چشم‌هایش کهربایی بودنویسنده: مهری بهرامیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ و چشم‌هایش کهربایی بود رمانی است که از دریچه‌ای نو و با دیدی خلاقانه به تقابل میان «هستی و نیستی» می‌پردازد. رمانی که راویانش یگانه و منحصربه‌فردند. تسبیح میان دستان هاشم، چادر مشکی زهره، موازییک‌های کف حیاط، انگشتر و جنینی که از زهدان مادر رانده شده، هر یک به تنهایی جهانی تکان‌دهنده را به تصویر می‌کشند و روایتگر ترس‌ها، تشویش‌ها، آرزوها و ناکامی‌های آدم‌های درون داستان‌اند... . در قسمتی از این کتاب می‌خوانیم: از همین‌جا پیداست و می‌بینمش زن چشم عسلی را. خودش است، مثل همیشه کتابی در دست دارد و پشت به ما ایستاده است کنار درخت. تا برسیم نزدیک، همان‌طور که توی هوا می‌چرخم زن هم می‌چرخد انگار و درخت هم وارونه می‌شود. چقدر قد کشیده است این درخت. چرخ که می‌زنم. درختِ وارونه ریشه‌هایش توی هوا می‌ماند. سه هزار و بیست و سه سال پیش است انگار و من می‌خواهم از ریشه‌ها خودم را برسانم به تنه درخت. خودم را برسانم به یک زخم عمیق. هاشم مکث می‌کند دیگر نمی‌چرخاندم، شاید یادش افتاده که نخم نازک شده است. درخت می‌ماند همان‌جا و زن چشم عسلی هم. زن رو برمی‌گرداند و انعکاس رنگ مهره‌هام توی عسلی چشم‌هاش بی‌قرارم می‌کند... . ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools