سفر سیلکانویسنده: هدر موریس

“ سیلکا که دختری شانزده ساله است به اردوگاه آشویتس-بیرکناو اعزام می‌شود و فرمانده‌ی اردوگاه مجذوب زیبایی او می‌گردد. این دختر نوجوان علی‌رغم میلش از زندانی‌های زن دیگر جدا می‌شود و به سرعت درمی‌یابد که قدرت، حتی اگر ناخواسته باشد می‌تواند بقای انسان را تضمین کند. جنگ جهانی دوم به پایان می‌رسد اما مشکلات سیلکا تمام نمی‌شود و ارتش شوروی او را به جرم همکاری با دشمن برای گذراندن محکومیتی پانزده‌ساله به اردوگاه کار اجباری در سیبری می‌فرستد. سیلکا هر روز با مرگ و زندگی در مبارزه است اما در همین ایام به وجود نیرویی در خود پی می‌برد که حتی تصورش را هم نمی‌کرد آن را داشته باشد. او در سخت‌ترین شرایط، با کمک پزشکی مهربان در بیمارستانِ اردوگاه، به پرستاری بیماران روی می‌آورد. سیلکا در این موقعیت جدید، دوستانی می‌یابد و متوجه می‌شود که حتی در سخت‌ترین شرایط نیز قلبش می‌تواند برای عشق به دیگران بتپد. ”

هوشمندانه بیندیشیم تا هوشمندانه عمل کنیمنویسنده: جیم نایتینگل

“ افراد باهوش هم گاهی اشتباهاتی می‌کنند، اشتباهاتی که حتی در وهل? اول ایده‌های خوبی به‌ نظر می‌رسند. چرا از رهبران کسب‌ و کار، اشتباهات حیرت‌‌انگیزی سر می‌زند که سبب از دست رفتن وفاداری مشتریان می‌شود؟ جیم نایتینگل، در جایگاه مشاور امور کسب‌ و‌ کار، اشتباهات افراد باهوش را در کتاب پیش رو ریشه‌‌یابی کرده و به سؤال گفته‌ شده پاسخ داده است. ”