زندگی رویایی‌تان را خلق کنید

کتاب صوتی

کتاب صوتی زندگی رویایی‌تان را خلق کنید

کتاب صوتی زندگی رویایی‌تان را خلق کنید

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر آریاگهر

سال چاپ: 1398

شابک:

خلاصه:

چند لحظه چشمانتان را ببندید و زندگی رویایی‌‌تان را مجسم کنید. زندگی‌ای را مجسم کنید که به‌راستی آرزویش را دارید. آن را می‌بینید؟ آدم‌ها را می‌بینید؟ صداها را می‌شنوید؟ آن را به‌وضوح و روشنی احساس می‌کنید؟ اگر می‌توانستیم رویاهایی را که در سر داریم به واقعیت تبدیل کنیم، زندگی باشکوه نمی‌شد؟ با این حال، در اغلب مواقع، پس از آن که رویایی را در سر می‌پرورانیم چشمانمان را باز می‌کنیم، سرمان را تکان می‌دهیم و به خودمان می‌گوییم: «حالا باید برگردم به واقعیت!» آن زندگی که برای ما رویاست، برای بعضی‌ها واقعیت است! چرا؟ چون از ما بهترند؟ چون خونشان از ما رنگین‌تر است؟ چون از ما خوش‌اقبال‌ترند؟ بدیهی است که این‌طور نیست! پس چرا آنچه برای ما رویاست برای بعضی واقعی است؟ چون آنچه را برای تحقق رویایشان لازم بوده است، انجام داده‌اند. آن‌ها پایشان را از رویاپردازی محض فراتر نهاده و آن را خلق کرده‌اند! زندگی‌ای را خلق کرده‌اند که می‌خواستند. برای تحقق زندگی دلخواهشان تلاش کرده‌اند. مسؤولیت سرنوشتشان را بر عهده گرفته‌اند. حالا، نوبت شماست!

بشنوید:

هنرمندان:
تهیه کننده راضیه هاشمی
صدابردار میلاد رحیمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

از این مطمئنمنویسنده: اپرا وینفریRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ داستان جدیدی نیست، اما فکر می‌کنم، حداقل برای این کتاب، ارزش دارد که یک بار دیگر آن را تعریف کنم. سال 1998 بود و داشتم فیلم محبوب را در مصاحبه‌ی تلویزیونی زنده با جین سیسکِل، منتقد فیلم بزرگ شیکاگو سان‌تایمز، معرفی می‌کردم و همه‌چیز داشت خیلی آرام پیش می‌رفت تا اینکه اوضاع به هم پیچید. او پرسید: «بگو ببینم، از چی کاملاً مطمئنی؟» اولین بار نبود که مصاحبه می‌کردم. سال‌های سال در مصاحبه‌ها سئوال‌های ترسناکی مثل این را از من پرسیده بودند و هنوز هم می‌پرسند و معمولاً جوری نمی‌شود که هیچ کلمه‌ای برای پاسخ پیدا نکنم، اما باید بگویم جین موفق شده بود مرا گیر بیندازد. با من‌ومن و درحالی‌که می‌دانستم او به‌دنبال چیزی بزرگ‌تر، عمیق‌تر، پیچیده‌تر است، گفتم: «اوه،‌ درباره‌ی این فیلم؟» اما داشتم طفره می‌رفتم تا در ذهنم به پاسخی حداقل کمی منسجم برسم. اما او گفت: «نه، می‌دونی منظورم چیه؛ درباره‌ی خودت، زندگی‌ت، هرچی، همه‌چی...» «اوه، من مطمئنم که... اوه... مطمئنم که، جین، یه کم وقت می‌خوام که درباره‌اش بیشتر فکر کنم.» حالا شانزده سال گذشته و از آن موقع تا به‌حال خیلی به این پرسش فکر کرده‌ام، طوری‌که تبدیل به پرسش اساسی زندگی‌ام شده است: هر شب از خودم می‌پرسم دقیقاً‌ از چه مطمئن هستم. ”

تلفن بی‌موقعنویسنده: ریموند کارورRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ ساعت سه بعد از نیمه شب زنگ تلفن در خانه میپیچد."جک "با فریاد همسرش از خواب می‌پرد و می‌رود گوشی را برمی‌دارد.آن سوی خط صدای زنی مست می‌آید که می‌خواهد با مردی به نام " باد" صحبت کند.جک با عصبانیت گوشی را می‌گذارد.این اتفاق یکی دوبار دیگر می‌افتد.جک و آیریس که حسابی بی‌خواب شده اند تا خود صبح توی تختخواب از چیزهایی حرف می‌زنند که تا بحال نگفته بودند و تازگی دارد.در حالی که صبح روز بعد کار و زندگی روزمره دوباره در انتظار آنان است. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools