نگاهی اجمالی به کتاب“ هر انسانی گذشتهای دارد که هرگز رهایش نمیکند، آیندهای دارد که میخواهد بیتوجه به گذشته آن را بسازد، و حالی که به تلاش میگذرد، به دست و پا زدن برای پاک کردن ماجراهایی که از سر گذرانده، به درگیری ذهنی برای آیندهای نامعلوم... قهرمان «برامواج» زنی است که خلاف معمول عمل میکند، گذشتهاش را پس میزند و سالها از آن سراغی نمیگیرد که آیندهاش را با عشق و امید بنا کند، عشقی با فرجام جدایی. زمانی طولانی در این بیخبری زندگی میکند تا ناگهان به او خبر میرسد که پدرش ناپدید شده. زن تصمیم میگیرد به ساحل دریاچه کودکیهایش بازگردد... ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ رمان مذکور در محیط آفریقا جریان دارد. مورل مرد زیبا و غمگینی است که مدتی در اردوگاههای کار اجباری آلمانها سختی زیادی کشیده است.او تنهاست، بسیار تنها و اکنون در آفریقا به سر میبرد. هدف او حمایت از فیلهاست و دست به قیام میزند و به یک یاغی مشهور در جهان تبدیل میشود.عدهای میگویند او بیزار از انسانهاست، عدهای مییگویند او به دنبال استقلال افریقاست ... اما مورل میگوید برای من تنها نجات فیلها مطرح میباشد. ”