بگذار دروغ بگویم

کتاب صوتی

کتاب صوتی بگذار دروغ بگویم

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی: Let Me Lie

ناشر: نشر آذرباد

سال چاپ: 1398

شابک:

دسته بندی: رمان/ پلیسی جنایی

خلاصه:

یک سال پیش کرولاین جانسون تصمیم گرفت زندگی خود را به روشی دلخراش پایان دهد، خودکشی‌ای تکان‌دهنده که در نظر گرفته شده بود موبه‌مو طبق خودکشی شوهرش در چند ماه پیش اجرا شود؛ و دخترشان، آنا، از آن زمان به بعد برای کنار آمدن با فقدانش، با مشکلات زیادی دست‌وپنجه نرم کرده است. حالا که آنا کودکی از آن خود دارد، بیش از هر زمان برای مادرش دلتنگ است و مرگ والدینش را زیر سؤال می‌برد؛ اما با جست‌وجو در گذشته آن‌ها، آینده‌ی خود را در خطر قرار می‌دهد. گاهی، اوضاع با دروغ ماندن مسئله‌ای، بی‌خطرتر است...

بشنوید:

هنرمندان:
صدابرداری و میکس فروغ بهرامی
کارگردان رضا عمرانی
تهیه کننده راضیه هاشمی

مدت زمان اثر: 13 ساعت و 17 دقیقه

...

...

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی بخش D بخش D

فریدا مک فادن

کتاب صوتی دجله به حال تو ناله کند دجله به حال تو ناله کند

امیلی ین ملفتو

کتاب صوتی تدفین مادربزرگ تدفین مادربزرگ

گابریل گارسیا مارکز

کتاب صوتی گرگ بیابان گرگ بیابان

هرمان هسه

کتاب صوتی دزیره دزیره

آن ماری سلینکو

کتاب صوتی شیطان به قتل می‌رسد شیطان به قتل می‌رسد

آگاتا کریستی

تازه‌های ماه‌آوا

کتاب اوهامنویسنده: پل استرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ کتاب اوهام را باید یکی از موفق ترین آثار پل اُستر دانست. در این رمان جذاب و تکان دهنده که یکی از مهم ترین آثار دوران اوج نویسنده است استر دغدغه های همیشگی اش را طرح می کند. تنهایی بازگشت به زندگی در آستانه ی مرگ پول های بادآورده همزاد و دیگر مضامین آشنای استر این بار در بستر سینما و در قالب زندگی یک کارگردان روایت می شوند و حاصل کار یکی از موفق ترین آثار نویسنده است. پل اُستر را به گواه اکثر منتقدان و خوانندگان آثارش می توان از بزرگ ترین نویسندگان زنده ی جهان دانست. ”

برگشتی در کار نیستنویسنده: اریک بردولRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ خانواده فارستر پسر بزرگشان را در جنگ از دست داده‌اند و به همین مناسبت "آن فارستر" ( مادر خانواده) هر سال در روز تولد پسرش شمعی پای قاب عکس او روشن می‌کند تا خاطره اش را زنده نگه دارد. جودیت و جرالد دو فرزند دیگر این خانواده هستند که خاطره چندانی از برادر از دست رفته شان ندارند. در یک غروب تابستانی که جودیت و جرالد از بازی تنیس برگشته‌اند با مرد غریبه نابینایی در خانه‌شان مواجه می‌شوند که به دلیل صدمات جنگ حافظه اش را از دست داده و سال ها در آسایشگاه بستری بوده است. در حالی که جرالد قصد دارد غریبه را از خانه بیرون کند، جودیت طی گفتگوی کوتاهی با غریبه احساس خوشایندی نسبت به او پیدا می‌کند. به خصوص که غریبه شباهت‌هایی با قاب عکس روی طاقچه نیز دارد. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools