جادوی باور

کتاب صوتی

کتاب صوتی جادوی باور

دوستان عزیز ماه آوا

از ابتدای مهرماه سال ۱۴۰۰ خرید محصولات ماه آوا تنها از طریق پلتفرمهای فروش کتاب صوتی امکان پذیر خواهد بود

اثری از

نام اصلی:

ناشر: نشر کتیبه پارسی

سال چاپ: 1393

شابک:

دسته بندی: روانشناسی

خلاصه:

به نظر شما هیچ نیرو، عامل یا علمی در دنیا وجود دارد که تنها عده کمی آن را درک کرده و برای غلبه بر مشکلات خود و دستیابی به موفقیت‌های چشمگیر از آن استفاده کنند؟ من با قاطعیت می­گویم بله! چنین چیزی وجود دارد، و هدف من از نوشتن این کتاب آن است که با شرح ماهیت و کاربرد این نیرو به خوانندگان کمک کنم تا در صورت تمایل برای دستیابی به موفقیت در زندگی‌شان از آن بهره ببرند.

بشنوید:

هنرمندان:
صدابردار مریم نشیبا
تهیه کننده راضیه هاشمی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی قدرت قدرت

راندا برن

کتاب صوتی صراحت بیان صراحت بیان

جودی مورفی

کتاب صوتی وابی سابی وابی سابی

نوبوئو سوزوکی

کتاب صوتی درد عشق درد عشق

لودرو رینزلر

کتاب صوتی قهرمان قهرمان

راندا برن

تازه‌های ماه‌آوا

سیزده دلیل براینویسنده: جی اشرRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ با تمام عضلات بدنم که باهم متحدانه می‌خواهند از حال بروم، مقابله می‌کنم. همه‌ی عضلاتم انگار باهم از من می‌خواهند به مدرسه نروم. می‌خواهند به‌جای دیگری بروم و تا فردا پنهان شوم؛ ولی اهمیتی نداشت، هر وقت به مدرسه برمی‌گشتم، مجبور بودم با آن آدم‌های داخل نوارها روبه‌رو شوم. به ورودی پارکینگ نزدیک می‌شوم. جایی که تخته‌سنگ بزرگ و حکاکی شده‌ای با پیچکی که به دور پایه‌ی آن پیچیده شده قرار دارد. روی آن نوشته یادبودِ سال 1993. در طول این سه سال، بارها از جلوی این تخته‌سنگ عبور کرده‌ام؛ اما هیچ‌وقت پارکینگ را به این شلوغی ندیده بودم. حتی یک‌بار، چون هیچ‌وقت این‌قدر دیر به مدرسه نمی‌آمدم. تا امروز. به دو دلیل. یک: بیرون دفتر پُست منتظر ایستاده بودم. منتظر بودم باز کند تا جعبه کفشی پر از نوار کاست را پُست کنم. ”

کارتن‌خوابنویسنده: ژان ماری روگولRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ زندگی در خیابان این آزادی عمل را به من می‌دهد تا هرکجا که می‌خواهم بروم، هروقت میلم می‌کشد قهوه‌ای بخورم. بااین‌حال نمی‌دانم به‌رغم همه‌ی درد و رنج‌هایی که متحمل شده‌ام، آیا امروز توان دست‌کشیدن از این کار را دارم یا نه. دست بکشم که چه بکنم؟ کجا بروم؟ خیابان در پوست من است. رفقای گدا، مسخره‌بازی‌هایی که با آن‌ها درمی‌آوردم، برخوردهایی که اغلب با آدم‌های مهربان و خوب داشتم، روزهایی که شانس به شما رو می‌کند و عابران یک اسکناس کف دست‌تان می‌گذارند، همه‌ی این‌ها را دوست دارم. اگرچه بعضی اوقات ساعت‌ها برای دریافت یک سکه منتظر می‌ماندم، اما اوقات فراموش‌نشدنی هم داشتم. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools