نگاهی اجمالی به کتاب“ هر زمان که با اخبار و حوادث بد روبرو میشویم، مثلاً روبرویی با یک فرد آزار دهنده و یا نوعی نا امیدی، غالباً ما نوعی از واکنش را نسبت به زندگی از خود بروز میدهیم؛ که البته خیلی هم به کارمان نمیآید. در این موقعیت معمولاً رفتارات بیتناسب، پافشاری مستمر بر موضوع و تمرکز بر روی جنبههای منفی زندگی از ما بروز میکند. وقتی ما در مقابل چیزهای کوچک از حرکت باز میایستیم. خسته، آزرده و رنجور میشویم، همین چیزها نه تنها ما را خسته و فرسوده میکنند بلکه در روش و راه زندگی نیز ما را دچار مشکل میسازند. آنگاه است که تصویر بزرگتر را از دست میدهیم و با تمرکز بر وجوه منفی، دیگران را که کمک کننده ما هستند، آزار میدهیم. به بیانی دیگر، به گونهای زندگی میکنیم که انگار مجبور به زنده بودن بودهایم. به جای حل مشکلات، آنها را با هم در میآمیزیم و زندگی خود را تبدیل به پردههای مکرر نمایش میکنیم. بعد ناگهان خود را در مقابل مشکلات بزرگ میبینیم. حالا یادمان میافتد که باید به مبارزه بپردازیم اما عملاً رسم کارزار را در حل کردن مشکل، فراموش میکنیم. در حقیقت، راه روشن زندگی پیش روی ماست. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ کریستیان بوبن ، تجربیات ساده زندگی را دستمایهی نوشتن کتابش میکند و در این کتاب هم ، مانند دیگر آثارش اندیشههای معنوی خویش دربارهی زندگی را در قالب جملاتی حکیمانه با ما در میان میگذارد.بوبن همچون کاوشگری دقیق و حساس اعماق وجود انسان را میکاود و بخشهای پنهان و گمشدهی او را با زبانی شاعرانه و دلنشین در ظرف واژههایی که آگاهانه انتخاب شدهاند میریزد و به ما عرضه میکند. ”