یادداشت‌های کتابفروش

کتاب صوتی

کتاب صوتی یادداشت‌های کتابفروش
اثری از
نویسنده جلال برجس

نام اصلی:

ناشر: نشر ثالث

سال چاپ:

شابک:

دسته بندی: رمان

خلاصه:

زبان جلال برجس در این اثر تمام و کمال شاعرانه است. او چه از خیالات عاشقانه‌ی مردی تنها درباره‌ی زن ایده‌آلش سخن بگوید و چه از فساد اداری مملکت، کلمات را چنان موزون به کار می‌گیرد که گویی در حال شنیدن افسانه‌های هزارویک شب هستید. ابراهیم البته شخصیتی مدرن است که به‌خوبی از شیوه‌های کار با اینترنت - مخصوصا در شکل‌های پیشرفته‌تر یعنی هک سایت‌ها- آگاهی دارد، اما برای آنچه در ذهن او می‌گذرد نمی‌توان تاریخی تعیین کرد. ادراکات غریب ابراهیم بدون شک ماهیت اسکیزوفرنی دارد و همین ویژگی برگ برنده‌ی رمان است زیرا این بیماری روانی حاد علاوه بر وراثت، ریشه‌هایی اجتماعی-اقتصادی نیز دارد.

هنرمندان:
گوینده متین بختی

دیدگاههای کاربران

تعداد دیدگاه: 0

(برای ارسال دیدگاه حتما باید عضو سایت ماه آوا باشید)

کتاب صوتی بخش D بخش D

فریدا مک فادن

کتاب صوتی درخواست دوستی درخواست دوستی

لورا مارشال

کتاب صوتی مالوی مالوی

ساموئل بکت

کتاب صوتی زنی پشت پنجره زنی پشت پنجره

ای.جی.فین

کتاب صوتی مردگان زرخرید مردگان زرخرید

نیکلای گوگول

کتاب صوتی زیبا و ملعون زیبا و ملعون

اسکات فیتز جرالد

تازه‌های ماه‌آوا

تعالیم آبراهامنویسنده: استر و جری هیکسRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ ما آبراهام نامیده‌می‌شویم و با شما از زاویه دانش ازلی صحبت می‌کنیم، البته باید این را بپذیرید که شما نیز از دانش ازلی پیدی آمده‌اید؛ بنابراین ما تفاوت چندانی با یکدیگر نداریم. دنیای مادی خود پرتوی از یک دانش ازلی است و شما و جسم‌تان در حقیقت ادامه‌ی آن انرژی و دانش ازلی هستند. ”

در خلوت خوابنویسنده: فتانه حاج سیدجوادیRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ مجموعه داستان کوتاه «در خلوت خواب» نوشته ی «فتانه حاج سیدجوادی» است. این مجموعه هشت داستان را با عنوان های «رنگ تعلق»، «شیشه»، «در خلوت خواب»، «لالا»، «سمفونی حماقت»، «خرگوش»، «پوچ»، و «عرض زندگی» دربرمی گیرد. در بخشی از داستان «شیشه» می خوانیم: «من آدمی هستم که همیشه دیر رسیده ام. هنوز هم دیر می رسم. در این دیر رسیدن ها هرگز خود مقصر نبوده ام بلکه مانند برگی که روی آب افتاده باشد، در طی مسیر، مرتب و ناخواسته به این شاخ و آن خس و خاشاک گیر کرده ام و دیر رسیده ام. من دیر رسیدم و در نتیجه با وجود آن که در شرق، سرزمینی که در آن قدم نوزاد پسر همیشه مبارک است متولد شده بودم، مرا نمی خواستند. زیرا من آخرین فرزند یک خانواده ی پراولاد بودم و ناخواسته متولد شده بودم. پدر و مادرم با داشتن داماد و عروس از تولد من که ناگهان چون مهمان ناخوانده ای از راه رسیده بودم، مکدر بودند. من از این جهت با پسرعمویم تفاوت بسیار داشتم. او نخستین و تنها پسر خانواده ی خود بود که با نذر و نیاز فراوان و ناز و ادای بسیار متولد شده بود.» ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools