جمشید نوایی

از این نویسنده بشنوید:
برگردان:
  • کتاب صوتی - سوزن رفوگری - ماه آوا
  • کتاب صوتی - ناقوس - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مادربزرگ - ماه آوا
  • کتاب صوتی - تپه ی پریان - ماه آوا
  • کتاب صوتی - کفش های قرمز - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مسابقه ی پرش - ماه آوا
  • کتاب صوتی - دخترک چوپان و دودکش پاک کن - ماه آوا
  • کتاب صوتی - هولگر دانمارکی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - دخترک کبریت فروش - ماه آوا
  • کتاب صوتی - از برج و باروی دژ - ماه آوا
  • کتاب صوتی - از پنجره ای در وارتوف - ماه آوا
  • کتاب صوتی - کهنه چراغ خیابان - ماه آوا
  • کتاب صوتی - همسایه ها - ماه آوا
  • کتاب صوتی - تاک کوچولو - ماه آوا
  • کتاب صوتی - سایه - ماه آوا
  • کتاب صوتی - خانه قدیمی - ماه آوا
  • کتاب صوتی - یک چکه آب - ماه آوا
  • کتاب صوتی - خانواده شادکام - ماه آوا
  • کتاب صوتی - قصه یک مادر - ماه آوا
  • کتاب صوتی - یخه - ماه آوا
  • کتاب صوتی - بته کتان - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مرغ ققنوس - ماه آوا
  • کتاب صوتی - مادر آقتی - ماه آوا

تازه‌های ماه‌آوا

خاکسترنویسنده: گراتزیا دلدداRating Star
نگاهی اجمالی به کتاب

“ روزالیا دختر نوجوان پانزده‌ساله‌ای است که به همراه پدر و برادرانش در خانه‌‌ای در حومه‌ی شهر ساردین زندگی می‌کند. او با پسر ثروتمندی به‌نام آنانیا آشنا می‌شود که رویای رسیدن به گنج‌های پنهان نوراگه، شهری باستانی در ایتالیا، را در سر دارد و سهام‌دار مزارعی در همان حوالی است. روزالیا و آنانیا به یکدیگر دل می‌بندند اما در این میان یک راز نهفته و ناگفته وجود دارد: آنانیا متأهل است و این را از روزالیا پوشیده نگه داشته. طولی نمی‌کشد که حقیقت برای او روشن می‌شود اما آن‌ها تصمیم می‌گیرند مخفیانه به رابطه‌ی خود ادامه دهند و ثمره‌ی این عشق ممنوع پنهانی برایشان یک فرزند است. فرزندی که بعدها روزالیا به‌خاطر تنگ‌دستی او را ترک می‌کند. او با پدرش بزرگ می‌شود و تلاش می‌کند به‌رغم نامشروع بودن، مشروعیت اجتماعی قابل قبولی برای خود دست‌وپا کند. اما بزرگ‌ترین دغدغه‌ی او این است که مادرش را پیدا کند. آیا او موفق خواهد شد این دیدار را محقق کند؟ ”

نگاهی اجمالی به کتاب

“ بسیار پیش آمده که آدم‌های خوب دور و برمان را در حال انجام کارهای بد ببینیم! کارمند محترمی که سال‌ها یک مسیر مستقیم را از خانه به محل کار می‌رفته و بعد در آخرین سال کاری او را به جرم اختلاس می‌گیرند. خانم خوبی که ده سال با همسرش زندگی کرده و مادری مهربان برای سه فرزندش بوده و در اوایل میانسالی خبر خیانتش را می‌شنوید. چرا در حالی که بسیار فرشته‌وار زندگی می‌کنیم بخش‌هایی در وجودمان هست که شبیه به دیو ما را به قهقهرا می‌برد و در یک لحظه تمام آنچه روزها برای ساختنش تلاش کرده‌ایم‌ با یک فریاد بر سر معشوقه‌مان، با تن دادن به یک وسوسه زیر سوال می‌برد و ما در لحظه‌ای بخشی از وجود خود یا اطرافیانمان را می‌بینیم که هرگز خیال وجود داشتنش را هم نداشته‌ایم؟ دبی فورد معتقد است که باید درک کنیم که انسان جمع اضداد، مجموع خوب یا بد، روشنایی و ظلمت، ضعف و قدرت، استعداد و حماقت است و تمامی آدم‌ها بالقوه تمام صفات و خوب و بدی که می‌توانید تصور کنید در خود دارند؛ روندی رو به رشد در شخص آغاز خواهد شد. هر صفتی که در دیگران می‌بینید از قتل و تجاوز گرفته تا وقف شدن برای یک خیریه در ما وجود دارد. وضعیت آدمی در هر لحظه در یکی از این دو قطب است. ”

Local Business Directory, Search Engine Submission & SEO Tools