نگاهی اجمالی به کتاب“ از همان لحظه که بهعنوان انسان پا به این جهان پرسروصدا گذاشتیم، فکرها و استدلالهای گوناگون هم با ما به این جهان قدم گذاشتند. همین فکرها که البته خیلی از مواقع به کمکمان آمدهاند، گاهی به دشمن درجهیک ما بدل میشوند. میخواهیم کار جدیدی را شروع کنیم اما موانع ذهنی خودساخته، جلوی ما را میگیرند. همه چیز در امن و امان است اما نگرانیهای گوناگون به ذهنمان هجوم میآورند که مبادا خطری در راه باشد. خب، میبینید که دستگاه پرقدرت مغزمان همیشه در حال فعالیت است اما این پرکاری گاهی به ضرر ما تمام میشود. بله، آرامش، شادی و رضایت از زندگی در جدال با افکار بیهوده و اضطرابها شکست خورده و برای همیشه ما را تنها میگذارند. هاکان منگوچ که میتوان او را از صوفیان مدرن دانست با تعمق در ابیات مولوی و سیر در اندیشههای بیکران این شاعر، آثاری را تألیف کرده که از پرطرفدارترین کتابهای روانشناسی هستند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ لوری گاتلیب نویسنده کتابشاید بهتره با یکی حرف بزنی یک رواندرمانگر است. او در ابتدای کتاب از ما میپرسد: «ما چطور تغییر میکنیم؟» و پاسخ میدهد «با ارتباط با دیگران». گاتلیب معتقد است رابطه میان درمانگر و بیمار، اعتمادی مقدس میطلبد تا وقوع هرگونه تغییری امکانپذیر شود. کتاب شاید بهتره با یکی حرف بزنی ماجرای جلسات رواندرمانی لوری گاتلیب و نحوه مواجه او با بیمارانش و سپس مواجهه خود او با رواندرمانگرش وندل برانسون است. آنچه گاتلیب، با قلم صریح و طنز صمیمانهاش، پیش رویمان میگذارد؛ زندگی خودش، بیمارانش و ما به عنوان مخاطبان کتاب است. با همان درماندگیها و آشفتگیها و بیم و امیدها که خوب که نگاه کنیم کم و بیش میان همهمان مشترک است. او نخست برای تسلی یافتن و سپس برای شناختن خود و دسترسی به دنیای پیچیده درونیاش به رواندرمانی روی میآورد. حرفهای که سالها عمرش را صرف آن کرده و خود نیز از همان برای یاری رساندن به دیگران بهره میگیرد و، با قصههایی که از بیمارانش برایمان تعریف میکند، پیداست که در این کار موفق هم میشود. ”