نگاهی اجمالی به کتاب“ نویسنده با لحنی موجز و صمیمی به مسائل هستیشناسانه پرداخته و با نگاهی ساده به روایت مسائل پیچیدهای رفته که حرف زدن راجع به آن خود الفبای خاصی را میطلبد.
جهانی که نویسنده ترسیم کرده دچار چنان سکوتی است که در تمام نقاط داستان مشهود و قابل لمس است.
البته این سکوت تا انتهای داستان حاکم است یعنی تا آنجا که شخصیت داستان به امریکا سفر میکند. بعد از رفتن او به نیویورک فضای داستان رنگ و بوی دیگری گرفته و به گونهای شلوغ و بیبند و بار به چشم میآید.
خلوت بودن فضای داستان بیش از هر چیز بر تنهایی قهرمان داستان تاکید دارد.
مهمترین شاخصه «ابر ابله» تنهایی آن است. تا آنجا که به نظر میرسد در جهانی که پیش رویمان قرار دارد او تنها جنبنده آن است.
اما «ابر ابله» برای فرار از تنهایی و انزوایش به اشیا پناه میبرد و خود را با آنها میشناسد.
روایت داستان اول شخص است و قصه اصلی روی مرز باریکی بین شرح حال و داستان حرکت میکند.
«ابر ابله» ما را به یاد دو شخصیت مهم در تاریخ رمان میاندازد که هر کدام به شکلی دردناک استعارهای از انسان قرن بیستم بودند. ”
نگاهی اجمالی به کتاب“ داستان دودنیا مجموعه داستانی است که 7 داستان از گلی ترقی را در خود جایداده است. این کتاب را گلی ترقی در ادامهی کتاب خاطرههای پراکنده نوشته است. به گفتهی گلی ترقی داستانهای «اتوبوس شمیران»، «خانه مادربزرگ» و «دوست کوچک» که در خاطرات پراکنده منتشرشدهاند درواقع متعلق به این کتاب است.
علاوه بر این داستان پدر که قبلاً در کتاب خاطرات پراکنده منتشرشده بود، در این کتاب کامل شده و دوباره منتشرشده است. گلی ترقی در مقدمهی کتابش گفته است: «امیدوارم روزی در آینده همه این داستانها که مجموعه پیوستهای از خاطرات یک دورهاند، یکجا منتشر شوند زیرا این داستانها را میتوان فصلهای یک رمان شمرد.»
داستانهای این کتاب بهصورت اولشخص نوشتهشدهاند. لحن داستان بسیار روان و خودمانی است و ادبیات عامه در آن به چشم میخورد. داستانها پیچیده نیستند و تنها روایتهایی روزمره و آشنا از زندگی مردمان نیمقرن قبل ایران است ”